متقین به هیچ وجه زیر بار توجیه و بهانه ها نمی روند
میلاد با سعادت حضرت زهرا سلام الله علیها و هم چنین امام عظیم الشأن راحل رضوان الله تعالی علیه را محضر شما دوستان عزیز تبریک عرض می کنم و از خداوند متعال می خواهم که به ما توفیق پیروی از حضرت زهرا سلام الله علیها و ادامه دادن راه امام عزیز را عنایت بفرماید و خدا را قسم می دهیم به حق فاطمه زهرا سلام الله علیها عیدی شیعیان را در این جشن بزرگ، ظهور امام عصر ارواحنا فداه مقرر بفرماید.
دینداری قوی و محکم
در ادامه خطبه شریف متقین امیرالمؤمنین علیه السلام وارد یک عرصه ای از زندگی متقین می شوند که به نظر حقیر شبیه ترین بخش از توصیفات متقین با روزگار ماست. “فَمِنْ عَلامَهِ اَحَدِهِمْ اَنَّکَ تَرى لَهُ قُوَّهً فى دین” از نشانه هاى دیگرشان آن است که هر کدام داراى نیرومندى در دین هستند.۱
ابعاد دینداری زاهدان شب و شیران روز
در فرازهای پیشین خطبه همام، احوال آن ها در شب و روز بیان شد، اینک مولای بیان می فرمایند آن ها که شب ها را به عبادت و مناجات و ارتباط عمیق با خداوند می گذرانند و در روزها علم و حلم را با هم دارند، این است که در دینداری قوت دارند. در همه ابعاد. در بعد فکری آن قدر محکم هستند که اگر آن ها را در مرکز شبهات قرارشان دهند نه تنها متزلزل نمی شوند و شک و شبهه در عقاید آن ها رخنه نمی کند بلکه ثابت قدم تر هم می شوند و عرصه ای را که به ظاهر تهدیدی برای دینداری است به یک فرصت استثنایی تبدیل می کنند.
در بعد اخلاقی هم هیچ بهانه ای را موجه نمی دانند که در مسائل اخلاقی به واسطه آلوده بودن شرایط محیط و هم نشینان بد و شرایط زمانه، خللی در دینداری و شخصیت متدین ایشان، داشته باشند.
حزب الله باید همچون گل نیلوفر باشد
ما باید مانند گل نیلوفر باشیم؛ گل نیلوفر در مرداب می روید تا همه بدانند در سختی ها باید زیباترین ها را بیافرینند نیلوفر کمال زیبایی نیز به شمار می رود. ریشه های نیلوفر مظهر ماندگاری و ساقه اش نماد بند ناف است که انسان را به اصلش پیوند می دهد و گلش پرتو خورشید را تداعی می کند. نیلوفر نماد انسان فوق العاده یا تولد الهی است زیرا بدون هیچ ناپاکی از آب های گل الود خارج می شود.
این افراد به واسطه قوت در دین داری، به گونه ای به خودشان رسیدگی می کنند که شرایط محیط نمی تواند به آن ها تحمیل شود بلکه آن ها هستند که بر شرایط محیط غالب می شوند.
در عرصه عمل هم همین گونه است. اگر همه عالم به سمت امور مادی و دنیوی و زودگذر بروند و تکالیف آرمانی خویش را فراموش کنند این افراد به این زندگی مبتلا نمی شوند. روزگاری که ما به آن مبتلا هستیم خیلی از ما، حتی به اسم حزب اللهی بودن یک زندگی ظاهراً خدایی را به یدک می کشیم و فقط نشانه ها و نمادهایی از دین داری در آن قرار داده ایم که وجدان مان اذیت نشود.
قوت در دین داریِ متقین اولین نشانه ای است که امیرالمؤمنین علیه السلام را خیره کرده و در مقابل برای ضعف در دینداری که هزاران توجیه و بهانه می توان برای آن ذکر کرد متقین به هیچ وجه زیر بار این توجیه و بهانه ها نمی روند.
ارتباط این فراز از خطبه متقین با زمانه ای که ما در آن زندگی می کنیم چیست؟
بخشی از نامگذاری امسال توسط رهبر معظم انقلاب روحی فداه، “مدیریت جهادی در اقتصاد و فرهنگ” بود. البته بحث اقتصاد هم به ما ارتباط دارد ولی فرهنگ به صورت خاص به ما بیشتر مربوط است. ترجمه ی امروزی بحث قوت در دین داری که امیرالمؤمنین)علیه السلام( حدود ۱۴۰۰ سال پیش در خطبه متقین عنوان کرده اند، یعنی حضور جهادی در عرصه فرهنگ چه در سطح مدیریتی و چه در سطح نیرو ها.
مدیریت حضور و مدیریت جهادی
می خواهیم در مورد مؤلفه های مدیریت جهادی با هم گفتگو کنیم و ببینیم اگر ما واقعاً بخواهیم در قیامت سرمان را بالا بگیریم و بگوییم در بدترین جنگی که در عصر ما رخ داد و جنگ نرم بود، ما محکم ایستادیم و قوت در دینداری را اثبات کردیم، چه ویژگی هایی را باید دارا باشیم که این ادعا گزاف نباشد.
برادر! جنگ را باور باید کرد
مشکل اصلی ما قبل از ورود به مدیریت جهادی این است که جنگ را باور نکرده ایم. خواهران و برادران عزیز! خیلی ها باور نکرده اند که ما واقعاً در وسط جنگ هستیم. جنگ را جدی نگرفته ایم و گارد ما گارد مبارزه نیست. دشمن ما با همه توان خود یورش آورده است، خیلی از ما تصورات و توهماتی داریم، از جنگ سخن می گوییم ولی واقعاً خودمان را در معرکه و میدان نمی بینیم. صدای بمب هایی که در کنار مان منفجر می شود نمی شنویم. تلفاتی را که هر لحظه می دهیم نظاره نمی کنیم. گام هایی را که هر لحظه با شتاب جلو می آیند نمی بینیم. عرصه، عرصه ی جهاد است و اگر رهبر معظم انقلاب دیده بان تیز بین امت اسلام است می گوید جنگ را باور کنید و این جنگ به مراتب سخت تر و همه جانبه تر و عمیق تر از هشت سال دفاع مقدس است.
مشکل اصلی ما قبل از ورود به مدیریت جهادی و حضور جهادی این است که جنگ را باور نکرده ایم. دشمن همین بی حالی ما را نظاره گر است. اگر باور کردیم که در میدان جنگ هستیم آن وقت هر سنگی در کنار ما می تواند یک بمب اتم علیه دشمن باشد و هر نقطه ضعف ما می تواند برابر با از دست دادن یک سنگر بزرگ اهل حق باشد.
یاد بسیجی های جبهه به خیر!
به یاد دارم در زمان جنگ خط آرام شده بود و خبر زیادی نبود و رزمنده ها عده ای به کارهای خود مشغول بودند، عده ای دور هم گفتگو می کردند و عده ای عبادت می کردند، خلاصه هر کسی به کاری مشغول بود. یک دفعه یکی از بچه ها رفت و بعد از دو ساعت متوجه شدیم این رزمنده دیده تانکی در حال عبور است و کمی کنجکاو شده که این تانک از کجا آمده و به کجا می رود و در نهایت فهمیده بود که گروه منافقین در خط نفوذ کرده بودند و در مقابل چشم رزمنده ها تانک می برند!
یک بار دیگر این تهمت واقعی را به عاشوراییان وارد می کنم، این که شما حزب اللهی تربیت نمی کنید. نه فقط شما بلکه اکثر مراکز فرهنگی ما از این جهت خوب کار نمی کنند یک گروه اتو کشیده فرهنگی که به درد جهاد نمی خورند. درروایتی داریم که انسان باید وقت خود را در شبانه روز به سه قسمت تقسیم کند. بخشی از آن را عبادت کند و بخشی از آن را از دنیا لذت ببرد و بخش دیگر را به دنبال رزق اش برود. دوستان عزیز! این روایت که مربوط به دوران جنگ نیست! مربوط به دوران رفاه زندگی است. شما کل دین خود را بر مبنای همین حدیث بنا کرده اید.
بی خوابی کشیدن و سختی کشیدن و محرومیت کشیدن در ذات جهاد است.
جهاد با نفس این است که از کار پر درآمد، تفریحات و آسایش جسمانی تان بزنید
در ابتدا یک جمله از حضرت آقا برای شما بخوانم و بعد ببینیم که ورود ما در عرصه جهاد چقدر جدی است و آیا اصلاً وارد این عرصه شده ایم یا نه.
آقا در جمع بسیجیان فرمودند: “جهاد یعنی حضور در میدان (دقت کنید که حرف از جهاد فرهنگی است نه کار فرهنگی) جهاد یعنی حضور در میدان با مجاهدت، با تلاش، با هدف و با ایمان، این می شود جهاد. “جاهدوا باموالکم و انفسکم فی سبیل الله”۲ جهاد با نفس و جهاد با مال، جهاد با نفس کجاست؟ فقط به این است که به میدان جنگ برویم و جان مان را کف دست بگیریم؟ نه! یکی از انواع جهاد با نفس هم این است که شما شب تا صبح روی یک پروژه تحقیقاتی صرف کنید و گذر ساعات را نفهمید. جهاد با نفس این است که از تفریحات بزنید، از آسایش جسمانی تان بزنید، از فلان کار پُر پول و پُر درآمد و به قول فرنگی ها پول ساز بزنید و در این محیط علمی و تحقیقاتی و پژوهشی صرف وقت کنید، تا یک حقیقت زنده علمی را به دست بیاورید و مثل دسته گل تقدیم جامعه تان کنید. جهاد با نفس این است. یک قسمت کوچکی هم جهاد با مال است”. ۳
با این مقدمات به برخی از مهم ترین مؤلفه های کار جهادی و مدیریت جهادی اشاره می کنیم. این ها در واقع شاخص هایی است که هر فرد و مجموعه باید خود را در ترازوی آن ارزیابی نماید تا فاصله احتمالی اش با تعریف استاندارد مدیریت جهادی، روشن گردد و برای رساندن خود به طراز مورد نظر ولیّ المرمسلمین که در این عرصه هم فرماندهی کلّ قوا ایشان هستند، برنامه ریزی و تلاش نماید:
به هیچ وجه منتظر تشکر نباشید
۱- یکی از این مؤلفه های اصلی نیت الهی است. اگر کسی تمام مال و جان اش را به جبهه بیاورد ولی برای خدا نباشد جهاد نکرده است. “مرویست که در زمان خاتم الانبیا محمد صلی الله علیه و آله در یکی از جبه های جنگ یک نفر از کفار سوارالاغ سفید زیبایی بود و در صف کفار جنگ می کرد، یکی از مسلمانان تا چشم اش به این مرکب راهوار سفید افتاد خوش اش آمد و گفت من می روم و این کافر را می کشم و اَستَرش را مالک می شوم و با این قصد حرکت کرد ولی تا خواست حمله کند آن مشرک پیش دستی کرد و مسلمان را کشت. بعد از جنگ مسلمانان می گفتند که خوش به حال اش به درجه ی رفیع شهادت رسید. پیامبر وقتی که فهمید گفت:که او نیت اش این بود که آن کافر را بکشد و بعد ازکشتن اش الاغ او را به عنوان غنیمت صاحب شود و او هم اکنون در جهنم است! و بعد از این ماجرا به قتیل الحمار یا همان شهید راه الاغ معروف شد!”۴
نیت الهی یعنی چه؟ یعنی این که به هیچ وجه منتظر تشکر نباشید. به طور مثال آقای احمدی روشن و شهریاری تا زمانی که زنده بودند ما حتی اسم شان را هم نمی دانستیم چه برسد به این که بخواهیم از آن ها تشکر کنیم. اگر انتظار تشکر داشته باشیم این کار خالص نیست، جهادی نیست. اگر انتظار داشته باشیم کارمان دیده شود این کار جهادی نیست. انتظار این که حتی کاری را هم که ما زحمت آن را کشیده ایم به اسم ما ثبت شود جهادی نیست. نمونه خیلی روشن آن آقای قرائتی است. این مرد چهل سال است که کار جهادی می کند. هر کتابی که ایشان می نوشت می گفت اگر فکر می کنید به درد جوانان می خورد به اسم خودتان منتشر کنید. به خود من هم بارها گفته بود. مهم این است که این معارف و حرف خدا به دست مردم برسد، حالا چه فرقی می کند که به اسم چه کسی باشد. کار جهادی باید خالص و برای خدا باشد اگر این گونه نباشد در وسط میدان جهاد کم می آوریم.
مرز جهاد مرگ است
۲- سخت کوشی و پرکاری؛ اصلاً جهاد یعنی آوردن نهایت طاقت و توان به میدان برای انجام کاری. مرز جهاد مرگ است. جد و جهد در ذات جهاد است. به یاد دارم در آموزشیِ جبهه که بودیم فشارهایی بعضاً سخت تر از خود جنگ به ما می دادند. وقتی بعضی افراد اعتراض می کردند فرمانده می گفت، فقط وقتی مطمئن بودید اگر یک قدم دیگر بردارید می میرید می توانید بایستید. جهاد یعنی این. “جاهدوا باموالکم و انفسکم” و جهاد با نفس بالاتر از جهاد با مال است.
زمانی که امام حسین علیه السلام در آغاز حرکت خویش فرمود: مَنْ کَانَ بَاذِلً فِینَا مُهْجَتَهُ وَ مُوَطِّناً عَلَى لِقَاءِ الله نَفْسَهُ فَلْیَرْحَلْ فَإِنیِّ رَاحِلٌ مُصْبِحاً إِنْ شَاءَ ا لله” ؛ یعنی هر کس که آماده است خون خویش را در راه ما ببخشد و خود را مهیای نقاء الله و شهادت نماید، همراه ما بیاید؛ که من فردا صبح عازم می شوم” عبید الله بن حر جعفی جلو آمد و عرض کرد: انا لا اذهب معک لکن اعطیک سیفی و فرسی یعنی من با شما نمی آیم ولی اسب و شمشیرم را تقدیم تان می کنم، حضرت با تندی و غضب به او عتاب کردند که: ” لاَ حَاجَهَ لنَاَ فِیکَ وَ لاَ فیِ فرََسِکَ وَ ما کُنْتُ مُتَّخِذَ المُْضِلیِّنَ عَضُدا”ً یعنی مرا نه به خودت نیازی هست و نه به اسبت! و من گمراهان را به پشتیبانی خود انتخاب نمی کنم!۵
کار جهادی یعنی تمام توان خود را به میدان بیاوریم. جنگ است دوستان… جنگ… بعضی ها متأسفانه حتی در نهادهای مقدس ادعای جهاد می کنند ولی جنگ را باور نکرده اند. در جنگ و جهاد که ساعت اداری مطرح نیست. فقط یاد گرفته ایم حرف های آقا را بیلبورد کنیم و بر سر در ساختمان ها بزنیم!
شهید مهدی باکری پست و مقام اش را در شهرداری تبریز رها کرد و به جبهه آمد. شهید مهدی زین الدین وقتی به فرمانده گردان ها می خواست کالک عملیات را توضیح دهد، سه مرتبه از شدت بی خوابی غش کرد! همسر شهید حمید باکری، برادر شهید مهدی باکری تعریف می کرد وقتی خبر شهادت او را به ما دادند نا خودآگاه وقتی خبر را شنیدم گفتم خدا را شکر بالاخره می خوابد! چون این آدم همیشه از شدت بی خوابی چشمان اش کاسه خون بود.
کار جهادی یعنی کار با درایت و تخصص
۳- علم و درایت و تخصص؛ کار جهادی برخلاف تصور بعضی ها که فکر می کنند آسان است، کاری است پر از علم و درایت و تخصص. جهاد فرهنگی که اَلَکی نیست. به طور مثال در فضای فرهنگی شخصی مثل حاتمی کیا فیلم “چ” را می سازد. کار فرهنگی جهادی مؤلفه های پیچیده ای دارد. دقت کنید در هنگامی که وضعیت فرهنگ جامعه به سمت لیبرالیسم می رود، شخصی قد علم می کند و فیلمی به نام “چ” را می سازد و حقیقتاً چه غوغایی کرد، چهره انسان مبارز را صلح طلب ترین چهره نشان داده است. کار جهادی یعنی کار با درایت و تخصص.
در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی که تمام ارزش ها در حال نابود شدن بود، حاتمی کیا “آژانس شیشه ای” را ساخت که اعلام کند، شما که از قانون سخن می گویید، این قانونی که ساخته اید اگر با ارزش های دینی ناسازگار بود، چه باید کرد؟!
هیچ کس نمی توانست این قدر ماهرانه بگوید نمی توان با دموکراسی غربی کار را پیش برد، ولی حاتمی کیا توانست.
خائن و ناشی برابرند!
امام صادق علیه السلام، در سخنی نغز، می فرماید: نزد من، “خائن” و “نابَلد”، یکسان است: “مَا اُبالی إلی مَنِ ائْتمَنْتُ خائِناً اَوْ مُضَیعا؛” از نظر من، کسی که به او اعتماد م یکنم، فرقی نمی کند که خائن باشد یا ناشی.۶ شخصی که به عمد در کاری خیانت می کند با شخصی که کاری را بلد نیست و وارد میدان می شود هیچ فرقی ندارند. در قرآن کریم خداوند می فرماید: “خُذ بقوه”۷
چه قدر حاضریم در کار فرهنگی پای ارزش های مان بایستیم؟
۴- پایبندی به اصول و ارزش های شریعت؛ مدیریت و کار جهادی در عرصه فرهنگ و حتی اقتصاد و سیاست، این است که ما در کوران فعالیت ها، ذره ای از اصول و ارزش ها دست بر نداریم. می بینیم امروزه بعضی ها به اسم جذابیت و جذب جوانان چه کارهایی می کنند. ببینیم چه قدر حاضریم در کار فرهنگی پای ارزش های مان بایستیم؟ ممکن است افرادی توجیه بیاورند که امروزه همه همین گونه رفتار می کنند. خب همه همین طور رفتار کردند که اوضاع این گونه شده است! در کار جهادی، در بحران ها حتی یک ذره نباید از مرز شریعت و عدالت و صداقت و اخلاق خارج شویم. قدیمی ها در هیئت، اجازه نمی دادند هر شخصی بانی شود! حتی اگر نیاز هم داشتند، از افرادی که مال آن ها شبهه ناک بود کمک قبول نمی کردند.
در ماجرای شهرام جزائری – که عده ای زیادی از خواص خوب و بد جامعه – پول های هنگفتی از او به اسم کار فرهنگی، کار مذهبی و خیریه و … دریافت کردند، فقط یک نفر پیدا شد که چک یک میلیارد تومانی او را که به نام وجوهان – خمس- تحویل دفتر شده بود، ردّ کند و دستور پیگیری بدهد که این فرد این پول را از کجا آورده و به چه نیت به من می دهد! آن یک مرد، مقام معظم رهبری بود!
یعنی با پول حرام نمی شود کار دین را راه انداخت.
محکم بایستید و استقامت کنید
۵- استقامت و استمرار؛ اگر هدف مقدس است، اگر به هدف ایمان دارید پس محکم بایستید و استقامت کنید و با بروز مشکلات عقب نشینی نکنید. دقت کنید که وضع منکرات در جامعه به کجا رسیده! چون من و شما گفتیم صحبت ما یک نفر فایده ای ندارد. کار جهادی باید ابراهیم وار باشد. یعنی اگر یکّه و تنها هم بمانی، اگر در میان هیمه آتش هم بیاندازندت،
باز هم دستور، استقامت است… استقامت!
مقام معظم رهبری در این خصوص فرمودند: “جهاد یعنی مبارزه. در زبان فارسی جنگ و ستیزه گری معنای مبارزه را نمی دهد. م یگویی من دارم مبارزه می کنم: مبارز ه ی علمی می کنم، مبارز ه ی اجتماعی می کنم، مبارزه ی سیاسی می کنم، مبارزه ی مسلحانه می کنم، همه ی این ها مبارزه است و معنا دارد. مبارزه یعنی تلاش پر نیرو در مقابل یک مانع یا یک دشمن. اگر هیچ مانعی در مقابل انسان نباشد مبارزه وجود ندارد. در جاده ی آسفالته انسان پایش را روی گاز بگذارد و با باک پر از بنزین سفر کند این را مبارزه نمی گویند. مبارزه آن جایی است که انسان با مانعی برخورد کند که این مانع در جبهه های انسانی می شود دشمن و در جبهه های طبیعی می شود موانع طبیعی. اگر انسان با این موانع درگیر شود و سعی کند آن ها را از میان بردارد این می شود مبارزه. جهاد در زبان عربی عیناً به همین معناست یعنی مبارزه. جهاد در قرآن و حدیث هم به همین معناست. همه جا به معنای جنگ مسلحانه نیست. البته یک جا با جنگ مسلحانه تطبیق می کند یک جا هم با جنگ غیر مسلحانه تطبیق می کنند.”۸
ایشان هم چنین می فرمایند: “اساساً همین وجود مانع است که به تلاش انسان معنا و حقیقت معنوی می بخشد و اسمش می شود جهاد؛ والاّ اگر مانع نبود، جهاد معنی نداشت. جهاد یعنی جد و جهد همراه با زحمت و چالش با موانع”.۹
مطالعات کار جهادی هم جهادی باید باشد!
۶- سرعت عمل؛ کار جهادی در مجموعه های فرهنگی -دولتی متأسفانه به گونه ای است که کارها سریع پیش نمی رود. ولی مراکز فرهنگی مردمی در وسط میدان، عالمانه و سریع به جمع بندی می رسند و کار را شروع می کنند. یک سال عده ای گفتند راهیان نور را از دست آقای حسین یکتا بگیرید، این آدم یک تنه ایستاد و با عده ای از طلبه ها از اروند شروع کردند و راهیان نور را چنان گسترش دادند که حتی از کشورهای خارجی هم به راهیان نور می آمدند! در آن زمان بنده در شورای عالی ترویج فرهنگ و ایثار و شهادت عضو بودم. عده ای گفتند: می خواهیم راهیان نور را خودمان به عهده بگیریم. عده ای مخالف بودند و دلیل می آوردند که این کار آدمی بسیجی می خواهد. یک سال راهیان را به دست عده ای سپردند و نتایج وخیم آن را هم دیدند. یک بار یکی از اتوبوس ها در شب به بیراهه رفته بود. وقتی متوجه شده بود و خواسته بود دور بزند در گل گیر کرده بود. با مسئولین تماس گرفتند و گفتند چنین مشکلی پیش آمده، آن شخص گفته بود الآن که ساعت اداری نیست! صبح اول وقت تماس بگیرید! کار جهادی که ساعت اداری و غیر اداری ندارد. حتی امام هم می گفت: ما از ابتدا اشتباه برخورد کردیم. باید از اول قلم نویسنده های مزدور را می شکستیم. مواظب باشید، به اسم کار مطالعاتی و تحقیقاتی خیلی کارها زمین ماند. مطالعه ی کار جهادی هم باید جهادی باشد. شب و روز باید تلاش کنیم. امروزه طلبه ی ما وقت ندارد که سی سال درس بخواند و مجتهد شود، آن وقت دیگر به درد کار فرهنگی نمی خورد. باید شب و روز درس بخواند و تلاش کند.
در کار جهادی باید عواطف را مدیریت کنید
۷- تکلیف مداری و کنترل عواطف؛ اگر فیلم “چ” را دیده باشید، به نظر من زیباترین قسمت فیلم آن جاست که مرد جنگی چریکی، وقتی پای تکلیف و مسئولیت به میان آمد، حتی فیلم های خانوادگی خود را پاره کرد و خود را از عواطف جدا کرد و وارد میدان جنگ شد. عاطفه تا جایی باید باشد که جلوی تکلیف ما را نگیرد. چه در مورد آقایان چه در مورد خانم ها. دین ما می گوید “رضی الله، رضی الوالدین”۱۰ یعنی اگر ما رضایت خدا را می خواهیم باید رضایت والدین را هر طور که هست به دست آوریم، در قرآن آمده حتی اگر پدر و مادر یهودی باشند، حق نداریم کوچکترین تندی به آن ها بکنیم. اما امام فرمود، برای شرکت در جهاد رضایت والدین شرط نیست. تکلیف مداری و کنترل عواطف یعنی در حالی که ما نسبت به خانواده ی خودمان عاشق ترین افراد هستیم، اگر پای تکلیف به میان آمد، طبق وظیفه و تکلیف عمل می کنیم، نه بر اساس عواطف. شهید صیاد شیرازی تا زمانی که زنده بود، جمعه ها در خانه مثل یک کارگر کار می کرد. از پشت بام منزل خود را تا پایین جارو می کرد و می شست ولی همین انسان خانواده دوست، در زمان جنگ، خانواده و عواطف مانع انجام تکلیف او نشد. خانواده و دیگر بهانه ها در زمان جنگ و در کار جهادی نباید توجیهی باشد برای کم کاری. در زمان امام حسین علیه السلام، امام همین گونه تنها ماند. در کار جهادی باید عواطف را مدیریت کنید.
دقت کنیم که چه قدر نشست و برخاست با فقیران را بلدیم!
۸- ابتکار و نوآوری؛ برادرها و خواهرها، اگر بخواهیم از راهی که دیگران رفتند برویم همیشه عقب می مانیم. جهادی رفتار کردن یعنی راه جدید پیدا کنیم، فکرمان را فعال کنیم. بهانه نکنیم که جبهه دشمن به طور مثال این همه شبکه های ماهواره ای و امکانات دارد و ما چیزی نداریم! در عوض فطرت در دست ماست. در جهاد فرهنگی نوآوری و ابتکار خیلی مهم است و در این ابتکار عاشوراییان خوب عمل کرده است، اگر چه باز هم جای پیشرفت دارد.
تشعُّب آری؛ انشعاب نه!
۹- التزام به کار جمعی؛ در جنگ، تک روی حتماً ضربه می زند. قاعده و ضابطه ی کار جمعی را باید رعایت کنیم. تا قبل از گرفتن تصمیم، نظر دادن و پیشنهاد دادن خوب است، اما اگر مدیر فرهنگی کاری را جمع بندی کرد و تصمیمی گرفته شد، وظیفه ی ما اطاعت است. متأسفانه هنوز فرهنگ و ادب کار جمعی در بین بعضی از مجموعه های فرهنگی نیست و نشانه ی آن انشعاباتی است که بروز می کند. اگر شعبه زدیم و با یک تفکر و در یک مسیر جلو آمدیم، اتفاقاً کار خوبی است ولی اگر انشعاب ایجاد شد برای گروه مضر است.
با مردم و در مردم باشید!
۱۰- روحیه ی مردمی داشتن؛ دقت کنیم که چه قدر نشست و برخاست با فقیران را بلدیم. باید در کنار مردم باشیم. مردم هم در تعریف امام، مستضعفین بودند. امام بارها فرمود: توصیه می کنم به مردم، رؤسا و مسئولین مملکت را از بین قشر مستضعف انتخاب کنید. پیامبر صلی الله علیه و آله به خاطر روحیه مردمی که داشت پیروز شد. همین فقرا و محرومین هستند که پای انقلاب می ایستند. در نهج البلاغه در عهدنامه مالک اشتر، امام علی علیه السلام به مالک می گویند: ای مالک آدم هایی به دور تو جمع می شوند که پر هزینه ترین آدم ها و کم مصرف ترین آدم ها هستند. مراقب باش این ها حجاب تو نشوند و به سراغ مردم برو. این مردم هستند که بی هزینه پای دین می ایستند. چه قدر خوب می شود که عاشوراییان اردوهای جهادی را راه بیاندازد. اردوهای جهادی در مناطقی که کسی حاضر نیست به علت شرایط سخت به آن جا برود. با این اردوها خودمان تربیت می شویم.
هیچ خدمتی بهانه نمی شود که ما در امکانات اسراف کنیم
۱۱- پاک دستی؛ در کار جهادی پاک دستی شرط اساسی است. مراقب باشیم از بیت المال و امکاناتی که داریم درست استفاده کنیم. یکی از رزمنده ها در دوران جنگ می خواست برای باز کردن معبر، مین خنثی کند. پوتین هایش را ابتدا از پا درآورد و خارج از میدان مین گذاشت و گفت برای این پوتین ها از بیت المال هزینه شده اگر من کشته شدم این ها برای دیگران بماند! هیچ خدمتی بهانه نمی شود که ما در امکانات اسراف کنیم. امام راحل اگر نصف لیوان آب می نوشید یک تکه کاغذ روی لیوان می گذاشت که ما بقی را بعداً بنوشد.
بی مایه ی اخلاق و تهذیب، فطیر است!
۱۲- تهذیب دائمی؛ نیروی جهادی، بیشتر از درون ممکن است متلاشی شود تا از بیرون. پس خودتان را ببندید به موعظه، به محضر علما رفتن، گلستان شهدا و تخت فولاد و جلسات اخلاق و ذکر و توسل. هرچه قوی تر باشید بهتر است. تمام زحمات شبانه روزی یک مبارز، یک مجاهد فی سبیل الله در گرو تهذیب و مراقبه دائمی از نفس است. بدون خودسازی و موعظه و اصلاح نفس، بی مایه اخلاق و تهذیب، فطیر است.
جگر شیر نداری، سفر عشق مکن!
۱۳- خطر پذیری؛ در ذات کار جهادی خطر پذیری خوابیده است اگر نیروی جهادی خطر پذیری نداشته باشد اصلاً نمی تواند جهاد کند. بعضی ها در کار جهادی خیلی عافیت طلب هستند. به پیامبر صلی الله علیه و آله تهمت می زدند که او ساحر و کاهن و شاعر و مجنون است ولی او اعتنایی نمی کرد. در این مسیر هر اتفاقی ممکن است بیافتد.”جگر شیر نداری سفر عشق مرو” در کار جهادی باید محکم بایستیم و خطرات آن را هم بپذیریم. اگر با اخلاص وارد میدان شدیم و با درایت عمل کردیم در نهایت اگر خطری هم هست باید با جان و دل بپذیریم.
یادی از سلاله زهرا، اسطوره جهاد
مجداداً تولد حضرت زهرا سلام الله علیها و امام عزیزمان را به شما تبریک می گویم. دوستان هر دو بزرگوار و البته امام خمینی رحمت الله علیه هم در ذیل شخصیت فاطمه زهرا سلام الله علیها، الگوی کار جهادی هستند. امام می فرمود اگر از این بندر به آن بندر و از این فرودگاه به آن فرودگاه من را تبعید کنند من حرف ام را می زنم. ایشان ۱۵ سال تبعید بود ولی هیچ خللی در تصمیم امام ندیدیم. می فرمود وَالله از اول عمرم از هیچ چیز نترسیدم.کار جهادی یعنی این. نهایت کار را هم دیدید هر کسی که در مقابل امام ایستاد ذلیل شد. از شاه و صدام گرفته تا بقیه.
ما با خدا پیمان بسته ایم و تا وقتی که بقیه در کنار ما و در خط خدا هستند با آن ها می مانیم در غیر این صورت با آن ها خداحافظی می کنیم.
به یکدیگر دست بدهیم!
این ها مؤلفه های کار جهادی است. ان شاالله سخنان امشب حقیر را در مجموعه های فرهنگی تکثیر کنید و تقویت و تکمیل شود. بالاخره باید با همکاری، یک مدل کار جهادی را در این زمان ارائه دهیم. جنگ است… جنگ… خطر جنگ برای همه هست. هر شخصی از کوچک و بزرگ و پیر و جوان در اندازه ای که می تواند باید در این جنگ فرهنگی یاری رساند و مطمئن باشید در این جهاد هم بهتر از جنگ هشت ساله پیروز خواهیم شد. اگر ایمان داشته باشید و ذیل فرمانده کل قوا کار جهادی کنید پیروز هستید. إن تنصُروا اللهَ یَنصُرکُم و یُثَبِّت أقدامُکُم”.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
پاورقی
۱- نهج البلاغه-خطبه متقین
۲- توبه -۴۱- (اِنْفِرُوا خِفٰافاً و ثِقٰالاً وَ جٰاهِدُوا بِاَمْوالِکُمْ وَ اَنْفُسِکُمْ فی سَبیلِ اللهِ ذٰلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ اِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ )کوچ کنید، سبک و سنگین، با جان و مال در راه خدا جهاد کنید، همان برای شما بهتر است اگر بدانید.
۳- سایت مقام معظم رهبری.
۴- استعاذه،ص ۱۷۶
۵- امالی شیخ صدوق، ص ۱۵۳ .
۶- مریم- ۱۲ – “یا یحیى خذ الکتب بقوه و آتینه الحکم صبیا” ما گفتیم اى یحیی این کتاب را به جد و جهد تمام بگیر. و در طفولیت او را حکمت و فرزانگى دادیم .
۷- بیانات معظم له: ۱۳۸۳ / ۴/ ۱۷ .
۸- رهبر انقلاب در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاه های شیراز۸۷/ ۲/ ۱۴.
۹- تحت فالعقول، ص ۲۷۰ ؛ الحیاه، ج ۵، ص ۵۴۰ ؛ بحارالانوار، ج ۷۵،ص ۲۵۰
۱۰- بحارالانوار-ج، ۷۴ -باب ۲ –ح ۸۲ –” رضی الله مع رضی الوالدین”رضایت خداوند، در رضایت والدین است.
نگاهی کوتاه به ماه رجب و اعمال آن
رجب در کلامِ پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله
رجب، ماهی است که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در آن مأمور شد تا خوبی ها را تکمیل کرده و انسانِ متحیّرِ سرگردان را منزل بنمایاند و آیینی آورد که برای همیشه تاریخ، انسان ها را راهنما باشد. مبعوثِ رجب، درباره فضیلت های آن می فرماید: «رجب، ماهِ نزول رحمت الهی است و خداوند در این ماه، رحمت خود را بر بندگان خویش فرو می ریزد.» و در کلام زیبای دیگر می فرماید: «در بهشت قصری است که غیر از روزه داران ماه رجب؛ کسی وارد آن نمی شود.» و بدین ترتیب، حضرت لزوم توجه بیش تر به این ماه و تفاوت قائل شدن بین رجب و سایر ماه ها را متذکر می شود و بر پیروان ایشان است که این ماه را، چونان فرصتی طلایی غنیمت بشمارند و در حفظ حرمت و بهره مندی از آن کوشا باشند.
رجب در نگاه پیشوای هفتم
ماه رجب، زمینه ای مناسب برای نزدیک شدن به خداوند و زدودن زنگار گناه از جان و دل است. پیشوای هفتم، امام موسی کاظم علیه السلام که خود در این ماه به دیدار معبود شتافت، در خصوص ماه رجب به امتیازی که خداوند در این ماه برای انسان ها برای روی آوردن به نیکی و پاک کردن سیاهی ها داده، اشاره می کند و می فرماید: «رجب، ماه بزرگی است که خداوند نیکی ها را در آنْ دو چندان پاداش می دهد.»
شرافت رجب در بیان استاد بزرگ اخلاق
مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، استاد بزرگ اخلاق و عرفان، در کتاب شریف و ارجمند المراقبات درباره دلایل شرافت ماه رجب، می نویسد: “ماه رجب، یکی از ماه های حرام می باشد و از اوقات دعاست.]این ماه[ حتی در زمان جاهلیت نیز به این مطلب مشهور بوده و مردم آن زمان منتظر این ماه بودند تا در آن دعا کنند. هم چنین این ماه، ماهِ امیرالمؤمنین است، چنان چه طبق روایاتْ شعبان ماهِ رسول خدا صلی الله علیه و آله و رمضان ماه خدای متعال می باشد.” ایشان هم چنین همه سالکان راه حق را بر مواظبت این ماه و بجا آوردن اعمال مخصوص آن توصیه می کنند.
برخی از اعمال مستحبی رجب
برای استفاده بیش تر از فضیلت های سرشار ماه رجب، برنامه هایی از سوی بزرگان و پیشوایان دین اسلام پیشنهاد شده که انجام آن ها در این ماه، مورد توجه و سفارش آن حضرات بوده است. برنامه هایی مثل روزه گرفتن به هر میزان که ممکن باشد؛ مداومت بر ذکر “لااله الا الله”؛ خواندن بعضی از دعاهای مخصوص بعد از هر نماز؛ به جا آوردن عمره مفرده؛ زیارت حضرت رسول صلی الله علیه و آله، امیرمؤمنان علیه السلام، امام حسین علیه السلام و امام رضا علیه السلام و نیز شرکت در مراسم معنوی اعتکاف که می تواند انسان را در جهت تقویت بنیه معنوی یاری رساند.
ذکرهای رجب
از اعمال مهم و ارزشمند ماه رجب، خواندن اذکار و دعاهایی است که از سوی معصومان روایت شده است در این ماه، خواندن دعای “یامَنْ اَرْجُوْهُ لِکُلِّ خَیْرٍ”. بعد از هرنماز توصیه گردیده است؛ دعای مخصوص ماه رجب که از دعاهای کوتاه، ولی عمیق و پرمعنا است و از طرف امام زمان (عج) صادر شده و خود حضرت سفارش به مداومت آن در روزهای رجب نموده اند، نیز از برنامه های ماه رجب است.
رجب، ماه عذرخواهی
از امام صادق علیه السلام نقل شده که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمودند: “رجب ماه استغفار امت من است، پس در این ماه طلب آمرزش کنید که خداوند آمرزنده و مهربان است. رجب را اصَبّ می گویند؛ چون رحمت خداوند در این ماه بر امت من بسیار ریخته می شود. پس بسیار بگویید: اَسْتَغْفِرُ الله وَ اَسْئَلُه التَّوبَه؛ یعنی از خداوند به خاطر کارهای بدم پوزش می طلبم و از او فرصت بازگشت می خواهم.”
دعای هر روز رجب
در ماه رجب، یکی از دعاهایی که بسیار مورد استفاده و توجه مؤمنان قرار می گیرد، دعای شریف “یا مَنْ اَرْجُوهُ” است. این دعا را امام صادق علیه السلام به پیروان خود آموختند تا در ماه رجب در هر روز و شب و در پی هر نماز آن را زمزمه کنند. “ای کسی که همه خوبی ها را از او امید دارم و می دانم که از ناحیه او هیچ بدی نخواهد رسید. ای کسی که عطای بسیار در مقابل بهای اندک می دهی. ای کسی که آن چه از او می خواهند و نمی خواهند و حتی نمی دانند به مردمان از روی رحمت و مهربانی عطا می کند و می بخشد. با خواستن من از درگاه تو، تمام خیر و خوبی دنیا و آخرت را بر من ارزانی دار و تمام بدی های آن دو سرا را از من دور نما. که هر قدر هم عطا کنی، چیزی از تو کم نخواهد شد و از فضل خود، لطف و کرمت را بر من افزون نما. ای صاحب بزرگی و کرامت، ای مالک نعمت ها و صاحب بخشش، ای کسی که بر بندگان منّت داری و لطف، رویم را بر آتش جهنم حرام گردان.”
سفارش پیامبر خدا برای “شب آرزوها“
برای اولین شب جمعه ماه مبارک رجب نمازی دوازده رکعتی از سوی رسول صلی الله علیه و آله خدا ذکر شده که فضیلت بسیاری دارد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در فضیلت این نماز فرموده است: کسی که این نماز را بخواند، شب اول قبرش خدای متعال ثواب این نماز را با زیباترین صورت و با روی گشاده و درخشان و با زبان فصیح به سویش می فرستد.
پس صورت روحانی و قدسی این نماز در شب اول قبر به آن فرد می گوید: ای حبیب من، بشارت بر تو باد که از هر شدت و سختی نجات یافتی.
فوت شده می پرسد تو کیستی؟ به خدا سوگند که من صورتی زیباتر از تو ندیده ام و کلامی شیرین تر از کلام تو نشنیده ام و بویی، بهتر از بوی تو نبوئیده ام.