من از بیگانگان هرگز ننالم 

جستاری پیرامون انتخابات

قسمت اول:آنچه رخ داد!

آنچه در ۲۹ اردیبهشت و هفته های نزدیک به آن رخ داد دو صحنه سیاه و سفید بود که هر کدام طوماری از اقدامات را در خود جای دادند.
● صحنه سیاه:

▪️ دروغ و تزویر

▪️ توهین به مقدسات دینی و انقلابی

▪️ هجمه به ارکان نظام و انقلاب

▪️ تکیه بر سرمایه داران و مرفهین بی درد و عدم جرات در اعلان دارایی ها و اموال شخصی علیرغم ادعای هم دردی با محرومان!

▪️ رفتارهای عوامفریبانه (پوپولیستی) مانند وعده افزایش حقوق بازنشستگان و مستمری بگیران

▪️ اشک تمساح

▪️ تخلفات بی نظیر در اجرای انتخاباتی که خود را امانتدارش معرفی می کردند.

▪️احیاء نام سران مرده و زنده فتنه ۸۸ در حالی که فتنه ۸۸ بارها از زبان مقام معظم رهبری خط قرمز نظام نامیده شده بود!

▪️ دادن گرای تسلیم و ذلت از همان اول پیروزی به دشمن با نسبت دادن جبهه خشونت به رقیب و ۱۶ ملیون ایرانی، اعلان استمرار مسیر تعامل با دنیا بخوانید آمریکا که دو نمونه اش را در برجام ۱ و سند ۲۰۳۰ ملاحظه کرده ایم.

▪️ جنس و سنخ حامیان داخلی و خارجی ؛ از خاتمی یاغی انقلاب تا داعش و اسرائیل و …

و ….

○ صفحه سفید:

¤ بی میلی به قدرت تا قبل لز اتمام حجت

¤ صداقت و راستی در گفتار و کردار

¤ اصرار بر ارزشها و آرمانهای اسلامی انقلاب

¤ تصریح به پایبندی به ارکان نظام و انقلاب

¤ نجابت بی بدیل با وجود انبوه تخلفات انتخاباتی حریف که یک صدم آن کافی بود تا سبزی ها کشور و نظام را به آتش بکشند.

¤ تکیه بر محرومان و پابرهنگان و کشیدن تیغ عدالت بر صورت مستکبران و سرمایه داران زالوصفت‌

¤ ساده زیستی و جرات اعلان اموال خود در ملا عمومی
و …

☆ اما در کنار این طومارها باید اعتراف کنیم که باز هم جبهه خودی نامنظم، بی تشکیلات، ضعیف، دقیقه نودی و بی برنامه وارد عرصه شد و رقیب با برنامه ریزی و منسجم و همگرا
خیلی از علما و حتی فضلای به اصطلاح انقلابی تا روزهای آخر هم خیال می کردند شانشان اجل از آن است که از کاندیدای انقلاب و مردم در برابر کاندیدای رفاه و ثروت، حمایت کنند.
ما همیشه بچه های انقلاب را فقط دم انتخابات می بینیم و در اغتشاشات! گویا در طول سال و ماه این جوانان باانگیزه و گمنام، هیچ ارزشی برای ما ندارند.
تحلیل های ما اکثرا یک مشت بداهه گویی است و تیری در تاریکی که گاه به هدف اصابت می کند و گاه نه!

○● در یک جمع بندی اولیه باید بگویم جناح سرمایه داری در ۹۲ از اختلاف و تعدد کاندیداهای ما صحنه را با رایی بسیار ضعیف به نفع خود جمع کرد و در ۹۶ از نداشتن ۳ عنصر اساسی در جبهه انقلاب اسلامی با رایی بالا:

۱. فقدان شبکه منسجم، عمیق و گسترده منابع انسانی معتقد و همگرا و تربیت شده که در مواقع انتخابات می تواند بزرگترین سازمان رای را تشکیل بدهد!

۲. نداشتن راهبرد و استراتژی روشن و قابل دفاع

۳. نداشتن سر

ما به لطف خا برای حل ای نقایص طرح عملیاتی با صبغه فرهنگی نه سیاسی داریم که البته مدتهاست ان را آغاز کرده و نتایجش را دیده ایم.

متاسفانه با اینکه بارها به بزرگان هم گفته ایم و توضیح داده ایم ولی گرفتاری اینان در تفکرات سست و بسته و قدیمی مانع فهم درست این طرح و بالتبع خساراتی نظیر انتخابات شده است.

ادامه دارد…