شرح دعای ندبه / اهلبیت تنها راه – حرم مطهر امام رضا علیه السلام
حضور دوستان امام رضا ع در این حرم نورانی و احیاء وزنده نگهداشتن شعائر منتسب به اهلبیت ع مثل راهپیمایی اربعین و امثال آنها در واقعه تفسیر عملی این بخش از قرآن کریم است که میفرماید بعد از پیامبر عظیم شأن اسلام تنها راه ارتباط باخدا اهلبیت است. شما در دعای ندبهای که انشالله هر هفته ما توفیق داشته باشیم بامعرفت آن را بخوانیم از قرآن کریم میآموزیم وبیان میکنیم که بعد از رسول اکرم اسلام نه برای شناخت خدا نه برای عبادت خداوند بلکه برای محبت پیدا کردن نسبت به خدا هیچ راهی جزء مسیر علی بن ابیطالب و اولاد طاهریناش نیست. ببینید در این فرائض از دعای ندبه که عنوان پیامبر را تمام میکند بعد عرض میکنیم خدا متعال ” فَلَمَّا انْقَضَتْ أَیَّامُهُ أَقَامَ وَلِیَّهُ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ” وقتی دوران پیامبر منقضی و تمام شد، علی بن ابیطالب را بهجای خودش قائممقام گذاشت.
بیان بسیار عجیب داریم مستند به سه آیه قرآن کریم. خواهش میکنم عزیزان منطق این سه آیه را خوب دقت بفرمایید تا اینکه اصل موضوع که در محضر امام رضا ع تقدیم میکنم خوب جا بیافتد وهم اینکه دوستان و محبان اهلبیت ع بهسوی اینکه چگونه اعتقادات خودمان را از قرآن استخراجکنیم (اثبات کنیم) بیایند. چون قرآن مورد اتفاق همه فرق اسلامی است. در این فرائض اول در دعای ندبهاین آیه مورد استقبال قرارگرفته است ” ثُمَّ جَعَلْتَ اَجْرَ مُحَمَّدٍ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ مَوَدَّتَهُمْ فی کِتابِکَ “خدایا تو در کتاب قرآن مودت اهلبیت ع اجر پیغمبر قراردادید. در قرآن کریم یک قاعده بسیار جالبی است و آن اینکه خدا هر رسول وپیغمبری را بر هر امتی فرستاد وهمان ابتدای کار به آنها دستور داد به مردم بگویید ما از شما هیچ اجر و مزدی بر رسالت نمیخواهیم. چون اگر بسیاری از مردم تصور کنند که انبیا در مقابل رسالتش و نبوتی که میکنند اجر میخواهند مقاومت میکنند. در همین سورهی مبارک یس میفرماید که ما یک پیامبر فرستادیم بر بنیاسرائیل و آن را تکذیب کردند، دومی را فرستادیم تکذیب کردند.” فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ “این دو پیامبر را با سومی تقویت کردیم بازهم تکذیب کردند. تا اینکه یک انسان عاقل مؤمن از راه دوری دواندوان آمد به این مردم جاهل گفت چرا پیامبران را تبعیت نمیکنید.
” قَالَ یَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِینَ” از این فرستادگان خدا تبعیت کنید. چرا؟! بلافاصله حرف خودش را به آخر اینها که از شما مزد نمیخواهند مستند کرد که ” اتَّبِعُوا ” پیروی کنید کسی را که ” مَنْ لَا یَسْأَلُکُمْ أَجْرًا”از شما که اجر نمیخواهد که سختشان است.” وَهُمْ مُهْتَدُونَ” و خودشان هم هدایتشده هستند. اینهایی که خودشان مسیر هدایت را تا آخر ببرند، مزد و اجر نمیخواهند که شما حرفشان را گوش نمیدهید.
إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَیْهِمُ اثْنَیْنِ فَکَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَیْکُمْ مُرْسَلُونَ (۱۴) آنگاهکه دو تن سوى آنان فرستادیم و [لى] آن دو را دروغزن پنداشتند تا با [فرستاده] سومین [آنان را] تائید کردیم پس [رسولان] گفتند ما بهسوی شما به پیامبرى فرستادهشدهایم. وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِینَهِ رَجُلٌ یَسْعَى قَالَ یَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِینَ ﴿۲۰﴾ و [در این میان] مردى از دورترین جاى شهر دوان دوان آمدوگفت اى مردم از این فرستادگان پیروى کنید (۲۰) اتَّبِعُوا مَنْ لَا یَسْأَلُکُمْ أَجْرًا وَهُمْ مُهْتَدُونَ ﴿۲۱﴾ از کسانى که پاداشى از شما نمیخواهند و خود [نیز] بر راه راست قرار دارند پیروى کنید (۲۱) سوره یس” “ |
یک قانون کلی در مورد تمام انبیا است که بروید به مردمتان بگوئید:
وَمَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِینَ من از شما در برابر هدایت خود مزدی نمیطلبم، مزد من تنها بر عهده، پروردگار جهانیان است سوره شعرا آیه ۱۴۵ |
اما به پیامبر آخر که میرسد میگوید شما استثناء هستید. اولین آیهای که در دعای ندبه به آن استناد شده است اینجاست که گفتی به پیامبر اجر رسالت تو مودت اهلبیت است ” قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبَى ” بگو من برای این پیامبری و رسالت و هدایت و نجات شما از ظلمت هیچ مزدی نمیخواهم مگر مودت اهلبیت. چون خداوند متعال ما را به اینگونه تربیتکرده است که در مباحث اعتقادی با استدلال و تحقیق و پرسش و پاسخ جلو برویم. ما از خداوند میپرسیم خدایا چطور به بقیه رسولان و انبیا دستور دادهای که از مردم مزدی نخواهید، هیچ مزدی! ولی به پیامبر آخر که میرسید، میگویید باید مزد بخواهید، مزدت هم بسیار عجیب است آنهم مودت اهلبیت و اولادت است.
ما دو سؤال داریم اولاً چرا مزد میخواهد؟ و ثانیاً چرا به این صورت؟
اگر پیامبر عزیز به دستور خدا میگفت مزد رسالت من مثلاً اینکه شما در کنار این ۱۷ رکعت نماز یومیه که میخوانید دو رکعت مزد رسالت اضافه بخوانید احتمالاً هیچکس اعتراض نمیکرد. میگفتیم نماز هم اثر معنوی میدهد وهم ثواب دارد پس میخوانیم.
یا میفرمود روزی مثلاً ۱۰۰ تومان صدقه بدهید به یک فقیر، سال یکبار کمک کنید این مزد رسالت میشود. میگفتیم خیلی خوب اینیک فقیر راهم سیر کردیم هم ما یک اجر بردیم وهم جامعه را از فقر نجات دادیم. اما وقتی میگوییم بعد از من مزد رسالت من مودت اهلبیت من است. خدایا میدانی که این برای یک عده آدم منافق چقدر زمینه درست میکند، که برود بگویند دیدید ۲۳ سال دندانش را شکستند، از شهر و دیارش مکه اخراجش کردند اینهمه جنگ تحمیلش کردند، همه را تحمل کرد تا بعد از خودش دامادش و بچههایش را سرکار بیاورد.
نمیگویید برای یک عدهای شیطنت درست میشود. اتفاقاً خدا میگوید برای همین باید مزد رسالت مودت اهلبیت ع باشد. یعنی عقلاً تنها مزد رسالت این است که بلافاصله در آیه بعدی در دعای ندبه ببینید این مزدی که پیغمبر از شما در مقابل رسالتش میخواهد هیچ سودی برای پیامبر و اهلبیت ندارد. هر خیر و مصلحتی هر نفع و سودی دارد همش مال شماست.” مَا سَأَلْتُکُمْ مِنْ أَجْرٍ ” و آن چیزی که از شما خواستیم که عبارت باشد از اجر رسالتم یعنی مودت اهلبیتم باشد.” فَهُوَ لَکُمْ ” آن اجری که در آیه اول گفتم برای من نیست همش به نفع شماست.
یا رسول لله آخر ما اهلبیت را دوست بداریم بلکه تبعیت کنیم. اهلبیت شمارا با عشق و تبعیت محض اطاعت کنیم. چه سودی برای ما دارد؟ چون ما خانواده شمارا میخواهیم دوست داشته باشیم! در آیه سوم جوابش آمده است. که بسیار این نکته عجیب است. قبل از اینکه این آیه سوم را بخوانم یکبار دیگر مرور کنیم به همه اینان دستور داده است که بروید در همان روز اول در مواجه اول در همان سخنرانی اول بگویید مردم نگران نباشید ما از شما هیچ مزدی نمیخواهیم. مزد ما را خدا از لطف خودش واجب کرده است. اصلاً بنده عرض میکنم مگر شما میتوانید مزد ما را بدهید؟! شما در مقابل هدایت چه مزدی میتوانید به ما بدهید؟!
یکی نان به دستت میدهد ۵۰۰ الی ۱۰۰۰ تومان مدهید، مزدش میشود!
یکی تو را از این نقطهبهنقطهای دیگر میرساند،۵۰۰۰ تومان میدهید، مزدش میشود!
پزشک مریضش را درمان میکند ۱۰۰ هزار تومان هزینه درمان است، این مزدش میشود!
پیغمبر، شمارا از جهالت و جهنم نجات بدهد، به علم و عشق چقدر میخواهی پول بابت مزدش بدهید. مگر میشود مزدی بدهید.
همه پیغمبرها مأمور هستند که بگویند مزد نمیخواهیم اما نوبت پیامبر آخر که رسید گفتند تو باید یک مزد بخواهی و آن مودت فی القربی است.
مودت هم عزیزان غیر از محبت است. نگفته محبت فی القربی! فرموده مودت فی القربی.
فرق مودت بامحبت در این است، اولاً در مودت آن درجه تشدید شده محبت است. ثانیاً آن محبتی را مودت میگویند که دنبالهروی و پیروی به دنبالش باشد. صرف دوست داشتن اهلبیت اجر رسالت نیست. دوستداشتنی که منجر به اطاعت و تبعیت بشود مودت میشود. لذا با عرض معذرت باید عرض کنم: بعضی از کسانی که خیلی محبت اهلبیت دارند مودت اهلبیت ندارند. نمیشود من بگویم یا امام رضا من شمارا خیلی دوست دارم اما در مال و داراییام از شما تبعیت نمیکنم، از هر راهی به دست میآورم. هرگونه که خواستم خرج میکنم. در روابطم در فضای محرم و نامحرمی کار خودم را انجام میدهم. در معاشرتم کار خودم را میکنم. در تفریحم کار خودم را میکنم. اینکه مودت نیست!
اینیک جور دوست داشتن است. امیدوارم یک روزی اثری بکند، خدا به پیامبر میگوید باید از مردم مودت اهلبیت را بخواهید و این باید واجب است. میگوییم چرا مودت اهلبیت را بهعنوان مزد بخواهیم؟! اول میفرمایند آن مزدی که پیامبر از شما به دستور من خدا طلب میکند سودش به خود شما میرسد.
خانمها و آقایان من از شما سؤال میکنم خدا اینهمه واجباتی که برای ما فرستاده مثل نماز، روزه، خمس، زکات و حج و غیره آنها سودش مگر به خدا میرسد. خدا غنی از طاعت همه بندگان خودش است و سودش به ما میرسد. نماز میخوانم تا استکبار درونیام شکسته شود. بندگی خدا من رو از دست شیطان نجات میدهد. چه سودی برای خدا دارد، همه عالم از جن و انس کافر شوند بهاندازه ذرهی گرد غباری بر هوای کبریایی خدا هیچ ضربهای نمیخورد. و اگر همه هم مؤمن باشند ذرهای به خدا اضافه نمیشود. همین را در مزد رسالت میگویند” مَا سَأَلْتُکُمْ مِنْ أَجْرٍ ” و آن چیزی که برای اجر شما خواستم” فَهُوَ لَکُمْ ” سودش به خود شماها میرسد. خوب سؤال اساسی اینجاست که چگونه ما، اهلبیت کسی مثل پیامبر را دوست بداریم و تبعیت کنیم، سودش بما میرسد. در آیه آخر که در این دعای ندبه خیلی خوب چینش شده است. جواب اصلی را میدهد که این شاهکاری است. میفرمایند” وَ قُلْتَ مَا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلّا مَنْ شَاءَ أَنْ یَتَّخِذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِیلا فَکَانُوا هُمُ السَّبِیلَ إِلَیْکَ.” در قرآن گفتیم بگو پیغمبر من از شما اجری نمیخواهم مگر ” إِلّا مَنْ شَاءَ ” هرکسی بخواهد ” أَنْ یَتَّخِذَ ” که به دست آورد” إِلَى رَبِّهِ سَبِیلا ” بعد از من پیامبر کوچکترین راهی سمت پروردگارش پیدا کند هیچ راهی جزء مودت اهلبیت نیست. آن اجری که من از شما در مقابل رسالتم به دستور خدا خواستم که واجب بر تمام امت است دلیلش این است که تا وقتی من هستم تنها راه وصال به خدا هستم. من که از دنیا رفتم شما راهی به سمت خدا ندارید جزء اهلبیت و این راه را جز با پای مودت نمیتوانید طی کنید.
حالا ببینید در دعای ندبه چقدر زیبا نتیجه گرفته ” فَکَانُوا هُمُ السَّبِیلَ إِلَیْکَ ” پس اهلبیت ع اینها تنها راه بهسوی خدا هستند.” وَ الْمَسْلَکَ إِلَى رِضْوَانِکَ ” راه صعود و رسیدن به رضوان و هدایت تو فقط اهلبیت هستند.
حالا ببینید خدایناکرده کسی که از اهلبیت فاصله گرفت، کسی که بعد از پیامبر فقط قرآن را کافی دانست دیگر اهلبیت ع را راه رسیدن به حقیقت ندانست، به کجاها کشیده میشود؟! در شناخت خدا شرک میگویند. نعوذبالله، نستجیر بالله مثلاً میگوید خدا مثل ما انسانها جسم دارد و فقط در دنیادیده نمیشود. در قیامت ما میبینیم چرا یک کسی اینگونه قرآن را میفهمد چون اهل را ندارد، رفته ظاهر قرآن را نگاه کرده، میفرمایند:
یَوْمَ یُکْشَفُ عَن سَاقٍ وَ یُدْعَوْنَ إِلىَ السُّجُودِ فَلَا یَسْتَطِیعُونَ (۴۲) سوره قلم ۴۲ |
چون اهلبیت را نخواسته قبول کند با ذهن ناقص و جاهلانه خودش خواسته تفسیر کند. گفته خدا در قیامت میآید بر کرسی مینشیند بعد باد لباسش را کنار میزند و ساق پایش دیده میشود. پس خدا پا دارد. نعوذبالله! خوب اگر چیزی جسم داشته باشد چه کوچک چه خیلی عظیم آخرش محدود به جسم میشود. یعنی آنجایی که جسمش نیست، نیست. تو میخواهی بگویی خدا محدود است. ببینید به کجا کشیده میشود.
میگوید در قرآن گفته:
وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَیْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِیمٌ ﴿۱۱۵﴾ و مشرق و مغرب از آن خداست پس به هر سو رو کنید آنجا روى [به] خداست آرى خدا گشایشگر داناست (۱۱۵) بقره |
وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنِینَ وَلَا یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلَّا خَسَارًا ﴿۸۲﴾ و ما آنچه را براى مؤمنان مایه درمان ورحمت است از قرآن نازل میکنیم ولی ستمگران را جز زیان نمیافزاید سوره اسرا |
خدا وجه دارد! صورت دارد! خدا چشم دارد! گوش، دست، پا دارد! اینها ظاهر قرآن است. و اگر کسی از اهلبیت جدا شد قرآن جز ضلالت هیچ ارمغانی برایش ندارد. فرمود:
اما برای چه کسی؟! للمومنین! فقط برای کسانی که ایمان به همه قرآن بیاورند. اما اگر کسی نخواست ایمان بیاورد همین قرآنی که برای شما مؤمنین شفا و رحمت است.” وَلَا یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلَّا خَسَارًا ” هرچه قرآن بیشتر بخوانید بیشتر خسارت میبینید. قرآن بدون امیرالمؤمنین ع ضلالت آور است.
بنابراین ما در این فضای ارادت به اهلبیت ع داریم منطق قرآن کریم را عمل میکنیم، پیامبری آمد انسانها را از حیرت و ضلالت و جهالت نجات داد. ما میخواهیم مسیر را دوباره عقبگرد نکنیم. میخواهیم مسیر الهی را ادامه بدهیم، خدایی که پیغمبر را برای ما بندگانش در این دنیای عجیبوغریب پر از وسوسه فرستاد و ما را به هدایت رساند. میگوید تنها ضمانت بقاء شما در صراط مستقیم و مسیر هدایت فقط اهلبیت ع است و دومی ندارد.
این هم بحث آیات قرآن که در دعای ندبه میخوانید. در واقعه هر هفته ما این را داریم مشق میکنیم.
حالا امیرالمؤمنین ع مگر چه ویژگی ممتازی دارد، که خدا پیامبر عزیز را وادار کرده است وبر او واجب کرده است. امر کرده است تا قبل از اینکه از دنیا بروید باید علی بن ابیطالب را قائممقام خودت کنید. واِلا تمام این زحماتی که کشیدهاید که هیچ پیغمبری بهاندازه تو زحمت نکشید همهاش هدر میرود. یعنی امت دوباره به ضلالت برمیگردد.
یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ ﴿۶۷﴾ اى پیامبر آنچه از جانب پروردگارت بهسوی تو نازلشده ابلاغ کن و اگر نکنى پیامش را نرساندهای و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه میدارد آرى خدا گروه کافران را هدایت نمیکند (۶۷) سوره مائده |
. این آیه غدیر است ” و آن لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ” اگر این را تبلیغ نکنید اصلاً رسالت را به نتیجه نرساندی و همه هدر میشود و اگر رسالت تو ابتر بماند زحمات ۱۲۴ هزار پیامبر قبل از تو از بین میرود. چون باید آخر مسیر برسد به دست امام هدایتگری که تمام دستورات الهی که دستبهدست انبیا و رسل به بشر رسیده و تازه در حال پیادهسازی است، اجرا و حفاظت کند.
” إِذْ کانَ هُوَ الْمُنْذِرَ ” چون پیامبر انذار کننده بود اما ” وِ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ “هر قومی یک هدایتگری هم میخواهد که دستورات الهی را که به پیامبر منذر رسیده بیاید اجرایی و محافظت کند.
امیرالمؤمنین چه ویژگیهای استثنایی و انحصاری دارد که او میتواند ضامن بقاء تمام سلسله جدید رسالت و بعد اولاد معصومش ع باشد. در دعای ندبه به این دلیل در یک نکته خلاصهشده است، خیلی عجیب است. (خداروشکر میکنم که در محضر امام رضا ع عالم خاندان پیامبر ع دارند یک نکته ویژه از معارف درجه ۱ اهلبیت را خدمت خواهران و برادران عرض و تقدیم میکنم. چه آنها که جسماً و قلباً حضور دارند و چه آنها که از طریق رادیو معارف از این بیانات استفاده میکنند). نمیگوید چون امیرالمؤمنین قدرت بازوی استثنایی داشت، نمیفرماید چون امیرالمؤمنین ع بهشدت زاهد و سادهزیست بود از همه ابتر و بهتر بود. نمیگوید چون امیرالمؤمنین شبی ۱۰۰۰ رکعت نماز میخواند در خانه خدا دلیل برتریاش بود، نمیگوید حتی همه این خوبیها یک ریشه دیگری دارد که به دلیل آن ریشه اولاد امیرالمؤمنین از همه برتر هستند. و تنها کسی است که میتواند این مدار را حفظ کند.
آن چیست؟! آن علم امیرالمؤمنین است. در دعای ندبه شما اول در رابطه با پیامبر که قبلاً! میخواندیم ” وَ أَوْدَعْتَهُ ” خدایا تو پیامبر را که آوردی ” عِلْمَ مَا کَانَ وَ مَا یَکُونُ إِلَى انْقِضَاءِ خَلْقِکَ ” به پیغمبر چه دادی!! علم هرچه درگذشته هستی بوده و هر آنچه تا پایان خلقت هستی خواهد بود را به پیامبر یکجا دادهاید.
لذا پیامبر هم اگر افضل انبیاء و اشرف انبیاء شد چون همهی علم در سینه به ودیعت گذاشتهشده است، حالا در دعای ندبه میگوید همان ودیعهای که در سینه پیامبر عزیز گذاشتیم، علم به تمام جزئیات به عالم، از عالم فرشتگان مقرب تا کوچکترین مخلوقات، تا آخرین هستی را به او داده بود علمش و حکمتش و همه هستی در سینه او جمع شده بود. پیامبر همه اینها را به دستور خدا فقط به یک نفر داد. آنهم وجود نازنین علی بن ابیطالب است. در همین دعای ندبه بعدازاین آیات میخوانید که حالا امیرالمؤمنین چه کسی بود؟! او کسی بود که” ثُمَّ أَوْدَعَهُ عِلْمَهُ وَ حِکْمَتَهُ ” پیامبر در پایان عمر تمام تلاش علمش و حکمتش را به ودیعت سپرد.
” فَقَالَ أَنَا مَدِینَهُ الْعِلْمِ وَ عَلِیٌّ بَابُهَا ” حتی پیامبر به دستور خدا قصه را بالاتر برد، فرمود درست است که من شهر علم هستم و حضرت علی ع در ورودی این شهر است.” فَمَنْ أَرَادَ الْمَدِینَهَ وَ الْحِکْمَهَ فَلْیَأْتِهَا مِنْ بَابِهَا ” هرکسی بخواهد وارد شهر علم و وارد دنیای حکمت پیامبر بشود هیچ راهی ندارد مگر اینکه باید از در وارد شود. یعنی شما سراغ منهم میآیید باید از طریق امیرالمؤمنین پیامبرتان را بشناسید. پس علم امیرالمؤمنین وجه برتری و فضیلت او بر این است.
لذت این داستان را ببرید اما بروید نسبت به آن تعهد داشته باشید. پیامبر عزیز اسلام در مقابل این دستور” یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ ” در ۱۸ ذیحجه سال آخر عمرشان چه کرد!، حدود ۳ ساعت در آن فضای عجیبوغریب بر آن جمعیتی که تا ۱۲۰ هزار نفر نوشته بودند در غدیر سخنرانی و خطبهخوانی سنگین کرد بعد دست مولی علی ع را چنان بالا کشید که احدی نگوید ما نفهمیدیم کدام علی را گفته است.
همانطور که دست هر دو بالابود، پیامبر عزیز این جمله استثنایی را فرمود:” معاشر النّاس فضّلوه فقد فضّله اللّه ” علی را بر همه برتر بدانید. چرا؟! دوتا دلیل گفته است و هردو به یک نکته برمیگردد و آن نکته همین مباحث قبلی مورد ذکر بود. فرمود به دو دلیل ۱- ” مامِنْ عِلْمٍ إِلاَّ وَقَدْ أَحْصاهُ اللَّهُ فِی ” هیچ دانش وعلمی در هستی نیست مگر همهی آن علم خدا را در پیامبر جمع کرده است” و ما مِنْ عِلْمٍ ” من هم هر علمی که خدا به من داده است” وَقَدْ عَلَّمْتُهُ علِیّاً ” همه را به علی دادهام.بلافاصله پیامبر که میداند در این امت یک عده منافق هستند که بعد از رحلت پیامبر شیطنت خواهند کرد و بگویند چون دامادش بود چون پسرعمویش بود همه را به این برگردانند.
إِنَّا نَحْنُ نُحْیِی الْمَوْتَى وَنَکْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَکُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُبِینٍ ﴿۱۲﴾ آرى ماییم که مردگان را زنده میسازیم و آنچه را از پیش فرستادهاند با آثار [و اعمال] شان درج میکنیم و هر چیزى را در کارنامهای روشن برشمردهایم سوره یس |
فرمود قرآن کریم میگوید:
من نمیگویم ” فِی إِمَامٍ مُبِینٍ ” این آقا همان امام مبین است بقول ما طلبهها *الام اش هم الام عهد است*. همان امام مبینی که جاهایی با آن آشنایی دارید. همان امام مبینی که خدا او را در سوره یس ذکر و یادکرده است. پیامبر یادمان نماید؟! و پیامبر آیه را خواند ” وَکُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُبِینٍ ” این همان امام مبین سوره یس است و خدا فرموده است همه هستی را در یک امام مبین جمع کردهایم. وجه برتری امیرالمؤمنین در تشرف به نجف اشرف (ان شالله) که اذن میگیرید، پیاده محضر فرزندشان میروید نیست بلکه علم و حکمت است. و اگر کسی به علم و حکمت امیرالمؤمنین ورود نکند نمیتواند مودت علی داشته باشد، صرف رفتن و دست کشیدن به ضریح مطهرش نمیشود که مودت امیرالمؤمنین داشت باید به سراغ کسب علم و حکمت حضرت رفت.
پیامبر خدا میگوید علی ع برتر از همه چون علم در سینه اوست، چون همه هستی در محضر اوست.
یکوقت جناب خلیفه دوم، علی ع را در رهگذری دید. گفت علی جان اینکه هرکسی در مورد هر چیزی هر سؤالی میکند وتو کاملاً به آن جواب میدهید برایم جای تعجب ندارد، اما اینکه هیچ تأملی نمیکنی و یکجا جواب میدهید برایم خیلی شگفتانگیز است. تو چرا فکر نمیکنید و سپس جواب بدهید. حضرت فرمودند: کف دستت را جلوی صورتت بیاورید. آورد! گفت دستت را میبینی یا اینکه فکر میکنید که ببینید؟! گفت نه اینکه دیگر فکر کردن نمیخواهد. فرمود تمام عوالم هستی در مقابل من علی مثل کف دستتو جلوی چشمانت است، فکر کردن نمیخواهد.
من و شمایی که محبت امیرالمؤمنین توسط خدا بهمان دادهشده است، آیا از دریچه علم و حکمتش وارد مودتش شدهایم، اگر نشدهایم هنوز اجر رسالت را ادا نکردهایم. امروز در جوار مولا امام رضا ع من یک پیشنهاد دارم تا همهی ما را به اجر رسالت برساند. این کتاب شریف نهجالبلاغه که یک جلد است و نه صد جلد! عصاره علم و حکمت امیرالمؤمنین است. هزار و سیوهشت سال پیش به دستور مستقیم امیرالمؤمنین یک عالم دینی بینظیری *سید رضی رحمهالله علیه* با هدایت امیرالمؤمنین این کتاب را جمعبندی کرده است. تماماً! از امیرالمؤمنین است. این کتاب جهان را زیر بار خودش میبرد. حیف که دوستان و شیعیان امیرالمؤمنین بسیاریشان حتی یکبار این کتاب را باز نکردهاند. علم و حکمت امیرالمؤمنین را باید در نهجالبلاغه پیدا کرد. اگر کسی منتظر امام عصر ارواحنا فداه است راهش نهجالبلاغه است. امیرالمؤمنین ع در نهجالبلاغه در مورد امام عصر بیانات خیلی فاخری دارند، که دریکی میفرمایند مهدی که شما منتظرش هستید شب و روز دنبال اخذ حکمت است. هر جا حکمتی پیدا کند به دنبال یادگیریاش میرود. آنکه امام ما است به دنبال حکمت است مگر میشود منتظرش به دنبال حکمت نباشد. کجا حکمت پیدا میشود؟! جزء در خانه امیرالمؤمنین و این حضرت کجا شناسایی میشود بهتر از نهجالبلاغه. پیشنهاد بنده این است یک نهجالبلاغه خریداری کنید. فارسیزبانها بهتر است ترجمه فارسی آن را بخوانند. لازم نیست عربی بخوانید چون قصد یادگیری فصاحت و بلاغت نیست. روزی ۵ دقیقه بیش از این هم نیازی نیست از آخر نهجالبلاغه که جملات کوتاه است شبی ۵ الی ۱۰ دقیقه ترجمه را بخوانید. امیرالمؤمنین اگر بر سر مزار و قبرش حضور دارد، بهطریقاولی بر سر کتاب خودش بیشتر حضور دارد. آرامآرام ترجمه را بخوانید. حرم مطهرش که ان شاله روزی قسمت همه بشود مشرف شوند، شرافتش به بدن علی بن ابیطالب است. نهجالبلاغه خود علی بن ابیطالب است. چون در همان کتاب شریف میفرمایند:
” تَکَلَّمُوا تُعْرَفُوا فَإِنَّ الْمَرْءَ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ “ اگر دنبال شخصیت هر انسانی میگردید پشت زبانش پنهان است. حکمت ۳۸۴ نهجالبلاغه (اخلاقى، اعتقادى) |
یعنی سخنان هرکسی شخصیت او هستند نه بدن او که در قبرش آرمیده است. او شرافت دارد بهواسطه بدنش و این کتاب خود امیرالمؤمنین است. رهبر عزیزتر از جانمان میفرمایند شخصیت امیرالمؤمنین در هیچ جا مثل نهجالبلاغه تجلی نکرده است.
چه حیف ما یک کتاب نخریم تا با امیرالمؤمنین مأنوس بشویم. نهجالبلاغه سه بخش است اول خطبهها دوم نامهها و در انتها حکمتها یا کلمات قصار (جملههای کوتاه). از حکمتها شروع کنید که باید از اول به آخر بخوانید بعد به سراغ نامهها بروید و آنها را از آخر به اول بخوانید و بعد هم خطبهها به همین صورت خوانده شود. هرکسی این لیاقت را پیدا کند که از در مدینه العلم که نهجالبلاغه است وارد شود این تضمین را میدهیم که حتی اگر این روش را برود حداقل ۷۰ درصد در همان دور اول از نهجالبلاغه را میفهمد و بعد ببینید چه علی ع داشتیم و ما نمیشناختیم.