چگونه بنی امیه جایگاه اهل بیت را در دلها و جامعه کمرنگ کردند؟

به نام خدا

در شرح راهبردی زیارت عاشورا یکی از موضوعات خیلی مهم وحساس پرداختن به این سوال است که چگونه بنی امیه به عنوان امت موسسس در فتنه کربلا توانستند جایگاه بی نظیر و راسخ اهل بیت علیه السلام را هم از دل ها هم از جامعه کمرنگ کنند؟

دفعتکم عن مقامکم خلافت را نگذاشتند به شما برسد وازالتکم عن مراتبکم التی رتبکم الله فیها آن مودتی هم که خدا در قلبها گذاشته بود را اذاله کردند و ازبین بردند.چگونه ممکن است؟تاریخ را که بررسی بفرمائید می بینید دشمنان اهل بیت ازهیچ حربه وهیچ راهکاری فروگذار نکردند تا هرطور شده به وجهه وچهره اهل بیت در راس آنها امیرالمومنین لطمه بزنند اما مهمترین بسته راهکاری آنها همین جنگ تبلیغاتی بود که امروز با آن آشنا هستیم ،جنگ نرم.تهاجم فرهنگی،که آنقدر پیچیده است که خیلی اوقات حتی افرادی در جامعه ما پیدا میشوند از دوستان انقلاب که به خیال اینکه دارند برضد جنگ نرم کار می کنند خودشان عمله ی جنگ نرم می شوند،متوجه نیستند ،خیلی کار پیچیده ای است خیلی. شیطان چطور ما را فریب می دهد؟مگر ما خدا را قبول نداریم؟مگر خدا رزاق ما نیست؟مگر خدا پشت وپناه مانیست؟مگر همه چیز از خدا نیست؟خدا را که قبول داریم پس چرا از صبح تا شب به نفع شیطان است؟مگر شیطان با ضدهوایی بالای سرمان ما را مجبور به گناه می کند؟ما که اصلا شیطان را نمی بینیم به ما دست هم نمی زند هل نمی دهد دست وپایمان را نمی گیرد ام چنان روی اندیشه وامیال ما کار می کند روی افکار و ذائقه ما کار می کند روی واهمه ما کار می کند که ما خودمان به سمتش می رویم.این بهترین نمونه جایگاهیست که ا طریق وسوسه بتوان کسی را بر خلاف اعتقاداتش حرکت دهیم.

شما کافی است کسی را بیخود بترسانی وقتی ترساندی اولین چیزی که به ذهنش می رسد این است که باید چکار کنم؟بعد خودت سریع به او راهکار بدهی به این ترتیب هم خودت ترساندی هم خودت راهکار دادی،خیلی راحت! مثلا ما را از مرگ می ترساند سپس باعث می شود ما امر به معروف ونهی از منکر را ترک کنیم. وقتی ما را از مرگ ترساند بعد می گوید اگر اینجا امر به معروف ونهی از منکر کردی اینها دست به رویت بلند می کنند و..ترس از مرگ که یک توهم است را آنقدر بزرگ می کند که ما تصور می کنیم واقعی است بعد می گوید:اگر اینگونه است به تو چه مربوط؟عیسی به دین خود موسی به دین خود! بعد نهی از منکر در جامعه از بین می رود فساد تا خانه مان را می گیرد بعد آنجاست که اهل بیت اول نباید به حکومت برسند .نکته اول ما برای آنها که بحث را پیگیری می کنند اینجاست:برادران وخواهران اساسا پیشبرد هیچ هدفی در تراز اجتماعی بدون حکومت ممکن نیست چه می خواهد هدف الهی وخیرخواهانه و بشردوستانه باشد چه بخواهد هدف شیطانی و به سمت منافع یک جمع خاص سودجو باشد،قدرت باید دستشان باشد خداوند خود در قرآن کریم می فرماید:اگر حکومت را به دست صالحان برسانید: اقام الصلوه وآتوالزکاه وامروبالمعروف ونهو عن المنکر الذین ان مکناهم فی الارض اقاموالصلوه وآتو الزکاه اگر قدرت را به آنها بدهید تازه نماز حقیقی را برپا می کنند،زکات برپا می شود امر به معروف ونهی از منکر می شود یعنی احکام شریعت من هم اگر بخواهد آنطور که شایسته است در جامعه بشری پیاده شود باید حکومت دست اهل آن بیفتد.پیامبر نیز به محض اینکه وارد مدینه شدند حکومت را تشکیل دادند .

حککومت خودش اولا و بالذات ارزشی ندارد اما مهم ترین وسیله احیا ارزش هاست. همانطور که اصحاب باطل در جایی که قدرت دستشان باشد تمام تلاششان را میکنند اصحاب حق هم باید تلاش کنند حکومت دست صالحان باشد .مثلا ما امام زمان را باچه می شناسیم؟حکومت جهانی امام زمان .اگر حکومت نداشته باشد که مثل الان است،کاری پیش نمی رود.قدرت در فرهنگ سیاسی یعنی حکومت وقانون دستت باشد،مجری قانون دستت باشد،بیت المال دستت باشد،اداره جامعه دستت باشد،نظارت وامنیت دستت باشد تا بتوانی احکام خدا را پیاده کنی .حالا نمیدانم چرا بعضی ا هم لباس های ما بعد از این همه سال نمی فهمند که جدایی دین از سیاست یک توطئه بیش نیست که فقط آدم های جاهل این را می پذیرند. اگر دین منهای سیاست به معنایی که دین ی گوید باشد پیغمبر برای چه قدرت تشکیل داد؟عبادت میکرد هفته ای چهار مرتبه هم سخنرانی می کرد و می گفت:به من چه مربوط !

نه خیر ،به من چه نداریم آنچه خدا به شماگفته را هم باید ابلاغ کنی هم پیاده کنی.پیاده کردن آن حکومت می خواهد اگر حکومت دست هر تفکری افتاد خیلی سریع تر به اهدافش می رسد وخیلی راحت تر  و عمیق تر به اهداف می رسد.حتی انسان های که حکومت دستشان می افتد بیش از بقیه متفکرین افکارشان در جامعه می ماند. یک وقتی بنده در نوجوانی چون زیاد پای منبر شنیده بودم فکر می کردم روایات امام صادق (ع) از همه ائمه بیشتر است اما چون ایشان در فاصله بین جنگ بنی امیه و بنی العباس فرصت بیشتری داشتند بنابراین دانشگاهشان را راه انداختند و به سرعت هم سخنرانی میفرمود وهم شاگردانش را تربیت می کردند بنابراین قال الصادق زیاد می شنویم بعد رفتم تحقیق کردم دیدم اینطور نیست ،یکی از علمای بزرگ تهران روایات را جمع آوری کردند بیانات امیرالمومنین ۲۷ جلد شده ام فرماشات امام صادق که شیخ الائمه هستند یعنی فرصت وعمرشان طولانی بوده ۱۵ جلد شده با وجود اینکه بیانات امیرالمومنین که ۲۷ جلد شده فقط برای دوران حکومت بوده که ۴ سال و۵ ماه است.چرا؟ چون ایشان درزمان پیامبر که شاگرد بود وادب می کرد و صحبت نمی کرد بعد از پیامبر هم که دهانشان را گرفتند و خانه نشین شدند مگر به ندرت صحبتی از ایشان نقل شده،ام آن فرصت حکومت به امیرالمونین اجازه داد افکارش را منتشر کند و بخاطر همین بیشتر از امام صادق صحبت کرده اند.

امام راحل ماکه  قبل از انقلاب این همه سال فرصت داشتند درآن زمان بیشتر پیام از ایشان مانده یا بعد از انقلاب که فقط ۱۱ سال بودند؟ بعد از انقلاب

یکی از برکات قدرت این است.کسی که صاحب حکومت می شود بهتر می تواند اندیشه هایش را منتشر کند.اگر قرار است این فرصت را حکومت بدهد چرا دست امیرالمونین نباشد؟چرا دست معاویه باشد؟ اینها نفهمیدند.

۲٫هر هدفی داشته باشد حکومت امکانات فوق العادهای دراختیارش می گذارد،از بیت المال،سرباز،ارتش ونظامی که در این مسیر برای امنیت بیاورد از همه جامعه واقشار وسطوح که بتوانند پای کاری که می خواهد بکند بیاورد.

این را همانظور که الان من وشما متوجه هستیم امت موسس زیارت عاشورا هم متوجه بودند که بلافاصله بعد از پیامبر کسی مانند پیامبر بر سر حکومت بیاید از ابزار حکومت استفاده می کند و همان پیامبر را دوباره تحویل می دهد.ما نمی خواهیم . معاویه وقتی با یک از طرفدارانش نشسته بود آن شخص شروع کرد به چاپلوسی کردن معاویه که آفرین بر تو که علی را هم از میدان به در کردی و الان دیگر تو بزرگ اسلام هستی همان موقع اذان پخش شد معاویه با بداخلاقی به طرف ناسزا گفت و گفت: دهانت را ببند تا صدای اسم این مرد را از این مآذ نه ها پایین نکشم یعنی هنوز کاری انجام نداده ام(پیامبر منظورش بود) و گفت :تا اسم این مرد در اذان هاست یعنی ما هنوز به نتیجه نرسیده ایم.آا این ها می گذارند امیرالمونین حاکم شود وفرصت حرف زدن، نشر افکار ونشر فرهنگ را به دست بگیرد؟اگر به دست بگیرد اسلامی که فعلا سطحی است عمیق می شود و مردم محکم پای انقلاب می ایستند واین کار بنی امیه را سخت تر میکند لذا اگرچه مودت اهل بیت عمیق تر است و حساس تر اما بنی امیه اول جلوی خلافت اهل بیت را گرفته چون با این کار می تواند مودت اهل بیت را هم از بین ببرد اما اگر خلافت دست امیرالمومنین بیفتد آن مودت عمیق تر می شود و دیگر نمی توان کاری کرد. دفعتکم عن مقامکم چه کردند؟ مبانی فقهی و کلامی جانشینی پیامبر را تغییر دادند.آیا این کار را عوام مردم می توانستند انجام دهند؟عوام که فقه و کلام نمی دانند.بنی امیه اهل علم را استخدام کردند و نفر به نفر پول می گیرند تا کار کنند یکباره می بینید موجی از علمای یهودی در زمان پیامیرمسلمان می شوند.آیا اینها واقعا اسلام را قبول کرده اند؟اصلا ، خدا در قرآن می فرماید:اینها(یهودیان) شدیدترین بغض را به شما دارند .حداقل مسیحی ها نسبت به یهودیان با شما بهترند. پس چطور شد که یکباره دانشمندان آنها و مراجع تقلید آنها در اواخر دوره پیامبر مسلمان شدند؟

کعب الاحبار.چرا؟ چون جامعه مسلمین هنوز جامعه ایست که از نظر فکری و فرهنگی ضعیف است، آدم باسواد که وارد شود مرجعیت اجتماعی می شود. شما بیا تظاهر به اسلام کن ،سواد و علم وکتب آسمانی داری،سابقه داری،شاگرد داری میشوی قطب! بعد کاتب وحی پیامبر شو،ناقل حدیث پیامبر،برای چه زمانی؟برای وقتی که پیامبر از دنیا رفت.می فهمی؟تو فعلا این عنوان را خوب احراز کن ،باآن کار داریم!معاویه می شود کاتب وحی پیغمبر،ابوسفیان مسلمان می شود!چه خبر است؟! خواص دور پیامبر آمده اند به اسم مسلمان جمع می شوند که فردا عوام گول بخورند وبا خود بگویند:اینها اصحاب درجه یک بودند،بخش زیادی ازاحادیث را اینها نقل می کنند،قرآن را این ها می نویسند و زیر آن شآن نزول یادداشت می کنند.فردا نسل بعد قرآن را از چه کسی می گیرند؟پیامبر که نیست آن موقع،نسل بعد قرآنی که اینها نوشته اند را می خوانند. پس دپو کردند و افکار خودشان را توسط یک سری نفوذی ها به اسم ظاهر اسلام آوردند.هیچ خطایی نباید از آنها سربزند وگرنه لو می روند. پیامبر که از دنیا رفت به یکباره می بینید که اولین راهبرد بنی امیه جواب داده یعنی مردم پای حکومت امیرالمومنین (ع) نرفتند سپس دفعتکم عن مقامکم شکل گرفته . اشاره کردم امکان ندارد این اتفاق یک شبه افتاده باشد این یک پروسه طولانی بوده که الان جواب داده.حالا بنده یک نمونه از مبانی فقهی برادران اهل سنت را برای شما بگویم که همچنان متآسفانه هست: حدی از پیامبر جعل شد بصورت خیلی حرفه ای .یعنی چه؟ یعنی جاعل حدیث واقعا با پیامبر زندگی کرده وجاهت دارد. چه چیزی جعل شده؟

۱٫حدیث ساختند که پیامبر فرموده:بعد از من هر کسی در جامعه اسلامی به هر طریقی به خلافت رسید مشروعیت دارد. به هر قیمتی!چرا؟چون لاتجتمع امتی علی لفتن نمی شود تصور کرد که همه امت اشتباه می کنند.مبنای دموکراسی را ساختند که لا تجتمع امتی علی الفتن نمی شوند اکثریت اشتباه کنند. اگر اکثریت با کسی بیعت کردند آن شخص همان خلیفه رسول خداست .

تمام واقعه های حدیثی به ظاهر جدا از هم حرف می زنند بعد یک روز این ها را به هم منگنه می کنند و می گویند پس طبق این ها برای خلافت بعد از پیامبر چه کنیم؟ببینم اکثریت با چه کسی بیعت می کنند چون اکثریت امت که اشتباه نمی کنند که چهارنفر درست بگویند. حالا قرآن مدام می گوید:اکثرهم لایعقلون،اکثرهم لایشعرون،اکثرهم لایفقهون اما آنها می گویند منظور قرآن از اکثرهم کفار بوده در اسلام اکثریت مشروعیت می آورد.

یک حدیث ساخته اند که هر کس بر خلفای من شورش کند محارب است و از دین خارج است.

یک حدیث ساخته اند:هرکس بر حاکم بعد از من وخلفای رسول خدا خروج کند قتلش واجب است.حالا قاضی کوفه گفته پیامبر فرموده:اکثریت با هرکسی بیعت کردند مشروعیت دارد.اکثریت هم که الان با یزید بیعت کرده اند بعد گفته هرکس علیه جانشین پیامبر خروج کند محارب است. چه کسی شورش کرد؟حسین(ع)

بعد بعد گفته :هرکس قصد به هم زدن نظم جامعه را کند و خروج کند بکشیدش.بنابراین فتوا داد:قتل حسین(ع) واجب است . اینها را همان هایی که مسلمان شدند ساختند نگذاشتند بعد از فوت پیامبر امیرالمومنین یک روز حاکم بشود. این کارها را با تیر وتفنگ که انجام ندادند با تغییر مبانی فکری اهل بیت را از مقام خلافت دفع کردند.

حالا۲۵ سال فرصت دارند هزار کار انجام دهند.مهم ترینش اینکه مودت و محبت حضرت علی را از قلب ها ازاله کنند.چطور؟

برای هر قشری از جامعه برنامه ریختند .امروز ببینید دنیای استکبار برای کودکان شما بطور ویژه برنامه ریزی کرده بازی های کامپیوتری،انیمیشن،پویانمایی اسباب بازی و.. چرا این همه برای فرزندان ما هزینه می کنند؟می خواهند بچه های ما بازی کنند خستگی شان بیرون برود؟نه می خواهند کاری کنند که از الان به جای اینکه زینب کبری (س) الگوی فرزندتان بشود باربی الگویش شود.بعد بیست سال دیگر نمی توانی بچه ات را از خیابان جمع کنی.از الان بچه های شما را از طریق بازی های کامپیوتری با خشونت انس می دهند که اگر ده نفر را کشتی ۱۰۰ امتیاز می گیری .کلش آوکلنز که الان پیرمردهایمان هم بازی می کنند چه موقع امتیاز داری وقتی مسجد را خراب کنی!قبح قضیه را می ریزند بعد شما می بینی داعش به بچه ۱۰ ساله سربریدن آموزش می دهد ،تفنگ به دست بچه داده چندنفر را هم اسیر کرده با دست بسته وبه بچه می گوید :بزن! تک به تک تیر خلاصی را می زند.بچه انقدر بی رحم؟ بله ممکن است.از کجا شروع می شود؟از بازی انیمیشن شروع می شود.بچه لذت می برد از کشتن آدم ها در کامپیوتر.بعد مادر بچه می گوید:این ها همه بازی هستند!یعنی سازنده برنامه نمی دانسته بازی است که این همه برای ساختنش خرج کرده؟این ها به کنار چرا مفت برای ما می آید؟ چطور است یک سی دی قرآنی کسی بیرون بدهد پشت سی دی هم نوشته لعنت بر پدر و مادر کسی که رایت کند!بعد سازنده ی این بازی ها همه ی بازی های چند میلیاردی اش را مفت به ما می دهد تا بازی کنیم؟ خیلی راحت از اینترنت همه را دانلود کنید و بازی کنید.معاویه روی تمام اقشار کارکرد روی متدین یک جور کار کرده و می گوید:سیاست پست است پدر و مادر ندارد تو که اهل عبادت وعرفانی ،این حرف ها را رها کن به این ترتیب متدین را به کنار کشیده،سیاستمدار را یک جور دارد به کنار می کشد، دنباله روی دنیا را یک جور،بچه ها را یک جور و…نوشته اند عمال معاویه روزها در شهرعلی یعنی کوفه می آمدند بره وبزغاله خوش رنگ می آوردند می دادند به بچه ها ،آنها را نوازش می کردند مثل الان که به بچه ها شکلات بدهید خوشحال می شوند معاویه هم صبح نیروهایش را می فرستاد در شهرهای تحت سلطه امیرالمومنین بچه ها را صدا می زدند نوازش می کردند بره های قشنگ می دادند و می گفتند این ها را معاویه هدیه برایتان فرستاده،عصر همان روز نقاب هب صورت می زدند با کتک بره ها را به زور از بچه ها می گرفتند و می گفتند:علی گفته این ها از بیت المال است از بچه ها بگیرید ،صبح محبت معاویه را در دل های کودکان می کردند شب بغض علی را.

کار جنگ نرم خیلی سخت تر از آن است که فکر می کنی تو بگو ماهواره را می آورم در خانه و حواسم هست خیر اینگونه نیست خیلی ها حواسشان بود اما رفت . ما در آمریکا خودمان دیدیم که بعضی از این فیلم هایی که برای ما مجانی پخش می شود آنجا باید شارژ کنی تا تا در تلویزیون برایت بگذارند !پول باید بدهی چطور برای ما مجانی است؟ نذر حضرت عباس کرده اند؟ از چشم وابروی ما خوششان آمده؟ چرا بعضی ها توجه نمی کنند؟دشمن برای ریز ریز مسائل ما برنامه ریزی کرده آرام آرام افکارت را تغییر می دهد بعد محبت علی به بغض علی تبدیل می شود . ما یک پدر شهیدی داشتیم در دفتر زخمت می کشید وچای می آورد خیلی آدم پخته ای بود اما خیلی هم ساکت بود اوقات بیکاری ام می گفتم :حاجی از  بچگی هایت بگو از جوانی هایت بگو خاطراتی می گفت غوغا می کرد .می گفت: بچگی هایم در آذربایجان و شوروی زندگی می کردم ،آن موقع کل شوروی کمونیستی بود گفت :می دانی چطور ما را از مسلمان شیعه به کمونیسم می کشاندند؟ ما بچه مدرسه ای بودیم مدرسه ای بسیار مجهز برایمان ساخته بودند زنگ تفریح ما را وارد یک سالن بسیار قشنگ وپرنور می کردند سقف این سالن گنبد داشت و متحرک بود مربیان می گفتند:بچه ها زنگ تفریح است اینجا هم مسجد است از خدا بخواهید خوراکی واسباب بازی بدهد تا خستگی تان بیرون برود خدا خیلی مهربان است وبچه ها را خیلی دوست دارد خدا حاجت همه را می دهد و..ما را تشویق می کردند دعا کنیم تا خدا به ما خوراکی بدهد ما هم ضجه می زدیم اما این در تکان نمی خورد مربیان مان میرفتند و ما هم هرچه دعا می کردیم نمی شد بعد می گفتند :چرا دست هایتان خالیست؟ می گفتیم خدا هیچ چیزی به ما نمی دهد بعد می گفتند :بچه های مدرسه کناری می گویند استالین به ما کمی خوراکی بده حالا شما هم یک بار امتحان کنید .تا می گفتیم استالین به ما کمی خوراکی بده سقف کنار می رفت و خوراکی روی سرمان می ریخت! حالا از بچه بگیرید تا بزرگش .معاویه چکار می کند؟ فقط قانون را رعایت نمی کند همه دوستش دارند می گویدکشما جبهه رفتی،رزمنده ای حق داری،تو با بقیه فرق داری آن ورز که همه کنار خانواده بودند تو رفتی جان کندی حالا چه اشکالی دارد از بیت المال بیشتر برداری؟نوش جانت. مردم الان باید دست وپای تو را هم ببوسند به این ترتیب از بیت المال به آدم های انقلابی می خوراند یک نمونه اش را در زمان معاویه می کویم(در زمان خودمان هم داریم اما نمی توانم بگویم) : کسی را فرستاد نزد عبدالله بن جندب از صحابه بزرگ وانقلابی شروع کرد با چرب زبانی گفت: آقا ما به کسی مثل شما افتخار می کنیم .اسلام مدیون مجاهدت های امثال شماست ،اگر شما نبودید الان معلوم نبود ناموس ما کجا بود،شما بودید که در رکاب رسول خدا اینطور کردید .چنان تعریف  می کرد که اگر کسی غیر از عبدالله بن جندب بود غش می کرد! خوب که تعریف کرد عبدالله گفت:خب حالا منظورت چیست؟گفت: امیرالمومنین معاویه ما را فرستاده اند،ما ستادی تشکیل داده ایم که از خدمات مجاهدین صدر اسلام تقدیر می کنیم شما از بزرگانش هستید گفته اندصدهزار سکه طلا تقدیم شما کنم اگرچه قابل رشادت هایتان را ندارد خدا باید قدر بداند . صدهزار سکه طلا؟آن هم به یک صحابه که پیامبر فرمودند اگر در مدینه کسی بود که ماهی ده تا پانزده دینا درآمد داشت زندگی اش می چرخد . در عمر خود هزار سکه طلا ندیده بودند یکباره اینقدر سکه می گذارند خب طرف تنش می لرزد!خدا به عبدالله رحم کرد و فهمید که فتنه است .گفت:راستش را بگو این ها را برای چه به من می دهی؟گفت:به خاطر اینکه قدر زحمات شما دانسته شود علی که قدر نمی دانست از شما مگر خدا نکفته فضل الله المجاهدین علی القاعدون اجرا عظیما؟ خدا مجاهدین را بر کسانی که جهاد نرفتند برتری داده ؟ خب ما باید این برتری را پیاده کنیم .معاویه می خواهد به این آیه عمل کند.عبدالله بن جندب گفت:راستش را بگو از من انتظاری داری؟ گفت: ممکن است خواهشی هم داشته باشد آن مهم نیست،این حق شماست بگیرید.عبدالله یقه طرف را گرفت وگفت:مرد حسابی معاویه با این صدهزار سکه چه چیزی از من می خواهد؟گفت: فقط یک کار،در سوره بقره یک آیه هست می فرماید: و من الناس من یشتری نفسه ابتغاء ومرضات الله والله رئوف باالعباد از مردم یک نفر هست که جان خود را در راه خدا می بخشد و خدا به بندگانش مهربان است این آیه چه زمانی نازل شد؟لیله المبیت ،شبی که مولا علی در رختخواب پیامبر خوابید این آیه نازل شدخب؟ می دانید که این آیه مربوط به کیست؟بله امیرالمومنین گفت: نه تو فقط زحمت بکش و بگو من در آن زمان بودم که این آیه نازل شد، درشآن عبدالرحمن بن ملجم مرادی است.عبدالله می گوید: این شخص کیست؟ میگوید: تو چکارداری؟ تو فقط بگو که نگویند علی بود .خب؟چند آیه بعد هم یک آیه ای هست که می گوید:و من الناس من یعجبک قوله فی الحیاه الدنیا که خدا به پیامبر می گوید:پیامبر حواست هست؟ کسی نزدیک توست چنان از تو تعریف می کندکه تو هم تعجب می کنی چنان چرب زبانی می کند که گاهی باورت می شود حواست باشد که و هو علی الدم خصام این لجوج ترین دشمن توست .عبدالله می گوید: خب این را که می دانم در مورد کیست آن شخص می گوید:نه بگو که این آیه در مورد علی بن ابی طالب بود.صدهزار سکه طلا برای چند جابجایی؟ خدا به عبدالله رحم کرد سکه ها را گرفت به زمین زد وگفت: اگر دستور علی نبود می کشتمت ،برو به اربابت بگو ازاین غلط های زیادی نکند. عبدالله بن جندب زیر بار نرفت نفر بعدی قبول کرد. ده نفر کافیست تا بگویند این آیه را ما بودیم در مورد ابن ملجم بوده به این ترتیب تمام فضائل علی بن ابی طالب از قرآن حذف می شد با شآن نزول. اینگونه محبت علی را از دل ها بیرون کردند .

عبدالله بن ملجم مرادی کیست؟ وقتی نوبت به حکومت امیرالمومنین رسید معاویه تمام زیرساخت های فرهنگی را خراب کرده بود حالا مردم می خواهند با امیرالمومنین بیعت کنند چون جانعه اسلامی خیلی بزرگ بود و همه جا را فراگرفته بود دیگر مانند زمان پیامبر نمی شد تمام زنان ومردان تک تک برای بیعت بیایند باید از هر مملکتی یک نفر انتخاب می شد بیعت می کرد .مشخص بود که این یک نفر خیلی باید بزرگ باشد که افتخار تاریخی بیعت با امیرالمومنین را به او می دادند در دیار ابن ملجم مرادی بین نخبگان اختلاف سد گفتند طرحی می اندازیم و شایسته ترین را انتخاب می کنیم یک ویژگی هایی را قرارگذاشتند مثلا هرکسی جهاد رفته و…صد نفر همه این امتیازات را داشتند گفتند صدنفر که نمی شود برای بیعت بروند چند امتیاز دیگر اضافه کردند ۳۰ نفر ماندند دوباره چند امتیاز اضافه کردند ده نفر ماندند دوباره امتیاز اضافه کردند فقط یک نفر ماند عبدالرحمن بن ملجم مرادی! یعنی اینقدر آدم حسابی بود ،خدمت امیرالمومنین آمد برای بیعت در صف ایستاد،نوبت او شد،آدمی که اینقدر دلداده وطراز بالاست با خوشحالی خود را معرفی کرد گفت: من نماینده مردم فلان جا هستم و بیعت کرد.حضرت برخلاف بقیه فرمود: برادر نشد یکبار دیگر بیعت کن یک بار دیگر هم بیعت کرد فرمودند: دوباره بیعت کن به عبدالرحمن برخورد گفت:آقا چرا با بقیه یک بار بیعت کردی؟مگر به من شک دارید؟حضرت فرمود:نامت چیست؟گفت:عبدالرحمن بن ملجم مرادیبلفاصله امیرالمومنین به محاسنش دست کشید وگفت: انا لله وانا الیه راجعون. عبدالرحمن به گریه افتاد گفت:آقا مگر قاتلت را دیده ای؟فرمودند:برادر مرادی سوالی می کنم راستش را می گویی؟ من روز اول عرض کردم بنی امیه عمله ی تبار بیرونی اسلام بودند امروز هم در کشور ما یک عده عمال غرب هستند .عبدالرحمان گفت:بله آقا بفرمائید.حضرت فرمودند: بچگی هایت یک دایه ی یهودی نداشتی؟گفت: چرا داشتم فرمودند:تو را به خدا در بچگی هایت بازیگوشی می کردی به گوش ات نمی زد و می گفت:خفه شو ای اشقی الاشقیا(ای شقی ترین مردم تاریخ)گفت: چرا!یهود از چه زمانی تشخیص دادند چه کسی را به چه کسی بدهند که یهودی شیر بدهد بعد بسازند تا کجا؟امیرالمومنین فرمود: شما که بیعت کردی اما برو و بدان که این بیعت پابرجا نمی ماند گفت:آقا چرا اینطور می گویید؟فرمود: دارم روزی را می بینم که این محاسن را در خون این سر خضاب می کنی !معاویه آیه اش را هم می سازد!چه سیستم پیچیده ای!ابن ملجم شمشیرش را کشید به دست آقا داد گفت:علی جان تو را به خدا همین الان مرا بکش تا به این روزگار دچار نشوم حضرت می فرمایند: من که نمی توانم قصاص قبل از جنایت بکنم برو. رفت و شد جز یاران خوب امیرالمومنین،در جنگ با معاویه هم شرکت کرد در رکاب امیرالمومنین،در حکمیت جز خوارج شد رفت و شد سردسته خوارج ،جنگ نهروان را علیه علی به راه انداخت جنگ نهروان را یاران دیروز امیرالمومنین که پیشانی هایشان پینه بسته بود به راه انداختند نه دنبال مال وثروت بودند نه مقام گفتند:علی بی دین شده باید او را به دین برگردانیم حضرت هرچه نصیحت کرد گوش ندادند آخر هم علمی را گذاشتند گفت:اگر کسی زیر این علم رفت با او کاری ندارم اگر مقاومت کنید میکشنم!امیرالمومنین فرمود: به خدا قسم پایان جنگ با شما را می بینم که تمام جنازه هایتان این کنار ریخته و کمتر از ده نفر از شما نجات پیدا می کنند و از یاران من فقط کمتر از ده نفر شهید می شوند .علی(ع) با اشک چشم یاران دیروز خود را یکی پس از دیگری از دم تیغ گذراند فقط ۹ نفر از خوارج فرار کردند و از یاران علی (ع) بین ۷ تا ۹ نفر شهید شدند یکی از آن ۹ نفری که فرار کرد جناب عبدالرحمن بن ملجم مرادی بود.چه موقع برگشت؟سحر نوزدهم ماه رمضان نماز صبح ،پشت سر امیرالمومنین با شمشیری که با هزار دینار به زهر آکنده بود کارش را کرد و محاسن را به خون خضاب کرد ،چهل سال طراحی کردند وگرنه محبت علی به این سادگی ها از دل بیرون نمی رفت. زیارت عاشورا به ما می گوید:اگر می توان مودت اهل بیت را با جنگ نرم ازبین برد مودت رهبر انقلاب را که راحت تر می توان برد.چطور خودت را رها کردی در این فضاهای مجازی؟در معرض اخبار بیگانه؟ فکر کردی در تو اثر نمی گذارد ؟بر عبدالرحمن اثر گذاشته ،کسی که اینگونه انتخاب شد برای بیعت کردن!خیلی بیخودی برای خودت پشتی می گذاری! بترس از خدا.

این هم راهبرد های دشمنی با اهل بیت علیه السلام

پس تااینجا به سه بخش زیارت عاشورا اجمالا رسیدیم چون فردا روز آخری است که در محض شما هستم اشاره ای به بخش بعدی می کنم بقیه اش حواله آینده اگر توفیق داشتیم شما را ببینیم .

بعد از راهبردهای دشمنی بااهل بیت که در فراز دفعتکم وازالتکم آمده زیارت عاشورا به ما یاد می دهد که :جبهه باطل را باید درست بشناسی ،بخشی از جبهه باطل نامردی است یعنی دشمن در خط مقدم نیست که ببینی تک تیرانداز است تانک است،اینجا اتاق فکر هستند باید همیشه دنبالش باشی . چرا لعن کرده؟لعن یعنی این ها آنقدر خطرناک هستند که نباید از آنها غفلت کنی صد بار لعن کن،لعن را که معنی کردم فحش نیست دوری از رحمت خداست .به بهانه لعن که اینقدر ه ثواب دارد و اثر می خواهد بگوید اگر می خواهی کربلایی دوباره بر سرت خراب نشود به امت موسس حواست باشد.این ها هیچ وقت دیده نمی شوند،هیچ وقت هم حرفی نمی زنند ،چاقو به دست نمی گیرند که بیایند در خیابان،این ها در اتاق فکر بسته هستند .

در بخش بعدی که عنصر شناسی زیارت عاشوراست می گوید: چند نوع لعن باید بکنی یک عده را باید تفکرشان را لعن کنی کسانی که تاسیس فتنه کردند یک عده را باید صنف شان را لعن کرد،یک عده را باید طایفه شان را لعن کرد آل زیاد،آل مروان،بنی امیه و…

یک عده خود شخص شان را باید لعن کنی استثناء هستند .

استاد دانشگاهی دیشب به من گفت: من خودم هم فکر شما هستم ولی اینکه اسم می برید چگونه است؟بعضی می گویند نباید اسم ببریم چکار کنیم؟عرض کردم: زیارت عاشورا به ما می گوید: اگر کار به جایی رسید که جریان نفوذ اثر کرده یک عده را در حد گرای فکری شان خط بده اسم نبر ،اما یک عده را حتما باید اسم ببری .شمر را چرا اسم می بری؟او که دیگر رفت به جهنم؟شمر نماد یک دسته از آدم هایی است که اگر امروز شمر را فراموش کنیم آن آدم ها زیاد می شوند.چرا عمرسعد را اسم می بریم؟مگر اینها جزء امت موسس یا پیاده نظام نبودند؟خب یک جا همه را لعن کردیم .نخیر!حالا جداگانه باید شمر را اسم ببریم عمرسعد را اسم ببریم یزید را اسم ببریم،معاویه را اسم ببریم چون بعضی ها در درون جامعه اسلامی شخص شان از یک جریان خطرناک تر است حواستان به این ها باشد وگرنه خدا هم می توانست بگوید: کلا بگوئید اللهم العن قتله الحسین!تمام شد رفت .این برای زیارت خواندن است ما که زیارت نمی خوانیم به بهانه زیارت داریم سیاسی جلو می رویم .چه کسانی امام حسین را کشتند؟هر کدام چکار کردند وچه سمتی داشتند؟ بعد تو فردا که می خواهی بگویی کل یوم عاشورا کل ارض کربلا پس شمر امروز کیست؟عمر سعد کجاست؟ شایعت وبایعت وتابعت چه کسانی می شوند؟با این کلی گویی که برای مردم بصیرت درست نمی شود حالا برو بطور ویژه حواست به عناصر ویژه باشد .مگر پیامبر خودش اینگونه نبود؟مروان باید از مدینه اخراج شود چرا؟این یک تنه یک فتنه است بیرونش کنید حق برگشت ندارد فرمودند بعد از مرگ من هم حق ندارد بیاید خلیفه سوم با سلام وصلوات او را برگرداند و به او مسئولیتی بزرگ داد اگر مهم نبود چرا برگرداند؟دیدید پیامبر درست می فرموداگر مهم نبود چرا بعضی سران فتنه را اینقدر اصرار دارند که مطرح شوند ؟مگر  قحطی آدم در این کشوراست؟چرا دو سه نفر هستند که خودتان را می کشید که برگردانید؟این یک نفر واقعا یک نفر نیست!یک فساد بزرگ استنباید ازاو غفلت کرد.پیامبر مروان را فرمودند حق ندارید بیاوریدش،ولیدبن عتبه را علنی شلاق زد و کاملا تحریمش کرد خلیفه دوم اورا با سلام وصلوات برگرداند پس اگر این شخص آدم به درد بخوری نیست چرا اورا برگرداندند؟زیارت عاشورا خیلی حواسش جمع است می گوید:نیایند به بهانه اینکه آقا بصیرت دادی به تو بگویند  کلی بگو مردم خودشان تطبیق می دهند و تو کلی گویی کنی بعد مردم نفهمند چکار می کنی.کار به جایی رسیده در موقعیت های حساس باید اسم هم ببری . می گوید ابراهیم یزدی را حواستان باشد سعید حجاریان را حواستان باشد در این انقلاب از در بیرونش کنی از پنجره می آیدداخل،پشت صحنه تمام فتنه هاست خودش می گوید:تمام قصه ۸۸ روی یک جزوه راهبردی بود که من دادم دست آقا حسام!بسیار متفکر است این مرد،بنده از بچگی می شناسمش فقط یک بار آمد عضو کاندیدای شورای شهر شد برای دو هدف: ۱٫نگذارد این صندلی ها دست دیگری بیفتد چون دوره اول بود مردم در رای دادن ناشی اند۲٫جریان ترور ساختگی را طرراحی کردند تا بتوانند یک بتی بسازند .

این آدم خیلی قوی دارد کار می کند شبی هم که در تلویزیون نشست با آقای عطریان پرور رئیس دفتر خاتمی و شروع کردند گفتند:ما غلط کردیم ،تقلب دروغ بود و… من به خانمم گفتم به خدا دروغ می گوید! این توبه نمی کند تا پدر انقلاب را در نیاورد گفتند :نه در تلویزیون گفته گفتم: برای او که مهم نیست! خیلی عذر می خواهم نمی خواهم تشبیه کنم عمروعاص، دیگر بالاتر از این؟ در جنگ صفین امیرالمومنین رسید بالای سر عمروعاص،یک مردبه این بزرگی و سیاستمداری که معاویه نوچه اش است!برای نجات خودش عذر می خواهم عورت خود را لخت کرد امیرالمومنین برگشت.کاری ندارد که دوساعت بیاید اعتراف کند بعد برود و کارش را بکند گفتم: اگر ندیدید پس فردا دوباره کارش را شروع می کند وهمین هم شد.بعضی عناصر را نگویید اسم نبر،این ها مثل زالو به جان انقلاب چسبیده اند .زیارت عاشورا می گوید شمر ویزید و…را اسم ببرید. تبت یدا ابی لهب و تب! خب چرا اسم می برید؟بگو آن آقا که ..نخیر این یک نفر نماد یک جریان می شود برای خودش!چنان بزنید که کسی سمتشان نرود.عنصر شناسی زیارت عاشورا خودش یک دنیا حرف است که هر کدام از این شایعت یعنی چه؟بایعت یعنی چه؟تابعت یعنی چه؟الجمت یعنی چه؟یعنی یک عده لجام دادند گفتند:حال که کاری از ما برنمی آید لجام اسب ها را ما نذر می کنیم تا بزنید و به کربلا برویدیعنی از خرده پاترین کاسب ها وارد این جریان شدند تا بزرترین ومتفکرترین ویک سلسله قوی تشکیل داده،امام حسین را که نمی شد به این راحتی ها زیر سم اسب ها گذاشت پسر پیغمبر است مگر شوخیست؟ اما اگر کارفردی می کردی حالا بعضی از مردم که می آیند کربلا که امام حسین را بکشند روزه دارند!چرا؟می گویند حالا که می رویم با دشمن پیغمبر بجنگیم احتمال دارد به دست حسین شهید شویم بگذار بازبان روزه به دیدار خدا برویم.ای داد بیداد طرف آمده در روز عاشورا در حرم امام رضا بمب گذاشته،اعتقادی!روز عاشورا،حرم امام رضا،اسمش هم مهدی است!این را دوسال رویش کار کرده اندکاراعتقادی!رفقای ما می گفتند:داعش در سوریه روی بیست و چهار نفر کارانتحاری می کنند اولی اگر موفق نشد پودر می شود دومی می رود،سومی می رود، ۲۴ نفر نفر پشت سرهم! این ها را که نمی شود با پول آورد،جانش است، همه هم که گدا نیستند،بچه های اروپا هستند که می آیند چنان روی اعتقادش کار کردند که معتقد است باید همه جا را نابود کنیم بنابراین دوستان عزیز اهل بیت علیهم السلام،زیارت عاشورا به ما می گوید هرچه جلوتر می رویم حکومت دستتان افتاد وتشیع قوی تر شد بترسید از جنگ نرم در حاکمیت نفوذ می کنند،افکارتان را آرام آرام عوض می کنندبعد بغض امیرالمومنین ثواب می شود و حب علی کفر می شود. یک بار در تاریخ دیدیم بس است برایمان.

السلام علیک یااباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک و یالیتنا کنا معک فاالافوز  فوزا عظیمازینب کبری موقع ازدواج با عبدالله بن جعفر(رضوان الله)شرط کرد که هرجا حسین برود من باید با او بروم، این شرط ضمن عقد زینب کبراست و او هم شرط را کامل ادا کرد وقتی امام حسین راهی سفرشد عبدالله مریض بود عرض کرد: حالا که می روی این دو چه را هم ببرشاید به درد دایی شان بخورند حضرت زینب دوآقازاده اش را هم با خود برد،روز عاشورا دل زینب دارد گر می گیرد که چرا حسین اولین کسی که از قبیله بنی هاشم به میدان فرستاده پسر خودش است؟مگر بچه های من مرده اند که علی اکبر برود فدا شود؟اول علی اکب رفت حالا زینب بچه هایش را جمع می کند و می گوید:پسران گلم می توانید بروید کاری کنید من وپدرتان روسفید شویم؟بله مادرجان،رفتند اذن گرفتن فرزندان حضرت زینب از امام حسین خیلی سخت بود ،امام حسین زیر بار نمی رود، چون مادرشان در قافله است آن هم زینب که باید داغ کربلا را ببیند و یکی هم قاسم بود که حالا می رسیم . امام حسین وقتی قاسم اذن میدان راگرفت از شدت گریه غش کرد. گفت :تو بچه ی یتیم حسن،مادرت هم اینجاست چطور نوجوانانشان را تربیت کردند که می دانستند چطور امامشان را راضی کنند .

رسیده نوبتمان باید امتحان بدهیم/خداکند بگذارد خودی نشان بدهیم

رسیده وقت نماز رشادت ومردی/نمی شود که من وتو فقط اذان بدهیم

بیا که عهدببندیم وقول مردانه/به هم دهیم که قبل حسین جان بدهیم

به حاجت دل خودمی رسیم اگراورا/قسم به پهلوی بانوی قدکمان بدهیم

بخندوغصه نخورچون به قلبم افتاده/اجازه می دهد آخرخودی نشان بدهیم