بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام به همه اساتید معزّز و دوستان گرامی
ان شاءالله از این هفته بنده ضمن بهره بردن از مطالب مفید دوستان، سعی می کنم نکاتی را از نهج البلاغه _ این کتاب بی نظیر پس از قرآن کریم که البته همچنان در میان دوستان علی غریب و مهجور مانده است_ تقدیم کنم. مایه امتنان است اگر نقدهای عالمانه خود را به این کمترین هدیه بدهید.

حیات حرفه ای – مدیریت در نهج البلاغه
یکی از مهم ترین اصول در مدیریت اسلامی که دانستن، مهارت و رعایتش در همه سطوح مدیریت _اعم از مدیریت خانواده تا رهبری امت و کشور_ ضروری است و عدم تسلط علمی و عملی نسبت به آن، عامل این همه خسارت ها، موازی کاریها، اتلاف منابع انسانی و مادی و فرصتها و تولید نارضایتی ها و بحران ها شده و می شود، عبارت است از: حیات حرفه ای.
حیات حرفه ای یعنی چی و چه ارکان و ابعاد مهمی دارد؟ امیرالمومنین علیه السلام در حکمت پنجم نهج البلاغه سه رکن از ارکان حیات حرفه ای را بیان می فرمایند:
۱_ دانش کافی و جمع آوری کارآمد دانش تولید شده در موضوع مورد نظر توسط پیشینیان
بسیار مشاهده می شود که افراد و مدیران به دلیل ضعف علمی و به روز نبودن در عرصه مطالعه و پژوهش، غافل از تُراث علمی که در طول سالیان دراز توسط دانشمندان و متخصصان عرصه تخصصی خود تولید و منتشر شده است، تصمیمات نادرست می گیرند و از همان نقطه آغاز، سیستم را دچار مشکلات و آسیب های عدیده می کتند.
حضرت می فرمایند: “العِلمُ وِراثَه کریمه” یعنی دانشِ هر کار، میراث گرانبهاست که اگر ارزش آن را بدانید آن را فراگرفته و بکار می بندید.
۲_ رعایت آداب هر کار و حرفه
اکثر مردم به اشتباه گمان می کنند که ادب، صرفاً رعایت اخلاق و احترام در معاشرتهای فردی و اجتماعی است در حالی که ادب، عنوان عامی است که هر فعالیت و هر نوع حضوری را شامل می شود.
یکی از مهم ترین آداب، آداب مدیریت است که رعایت درست و بجای آن، باعث می شود که مدیر هر روز و هر ساعت در نظر همکاران و کارمندان خود، جلوه ای زیبا و مقبول و نو داشته باشد.
حضرت می فرمایند:” و الآدابُ حُلّلُُ مُجَدَّدَه” یعنی آداب هر کار و موقعیتی مانند زیورها و زینت هایی است که مرتباً نو و تجدید می شود.
۳_ اندیشه ورزی
گاهی _ بلکه همواره _حتی دانش تخصصی و به روز هم در مدیریت زندگی و شرکت و لشگر و کشور کفایت نمی کند؛ بلکه انسان تا زمانی که به تفکر و اندیشه ارزش قائل نشود نه می تواند از دانشش استفاده بهینه کند، نه از منابعش بهره وری کامل داشته باشد و نه قدرت بومی سازی دانش خود را دارد.
حضرت در این خصوص می فرمایند:” و الفِکزُ مِرآهُُ صافِیَه” یعنی اندیشه ورزی ، آیینه ای صاف و صیقلی است که می توان ریزه کاریها و حقایق را در آن بصورت دقیق و شفاف دید.
داشتن هیات اندیشه ورز قوی و همچنین تمرین برای اندیشه ورزی خود مدیران از پیش نیازهای یک مدیریت پسندیده اسلامی است.