چقدر کالای بصیرت کمیاب است
در دهه اول محرم امسال در دانشگاه اصفهان ۱۰ شب پیرامون جریان نفوذ از سقیفه تاعاشورا صحبت کردم آن هم در حالی که هم من روی منبر و هم اکثر جمعیت ۵-۶ هزار نفری مستمعین محترم پای منبر نهج البلاغه در دست داشتند تا ببینند که وقتی حضرت آقا می فرمایند: “دوران ما شبیه ترین دوره به دوران حکومت امیرالمومنین است بنابراین روزگار نهج البلاغه است” حرف دقیقی است

در این ده شب یکی از ماجراهایی که در آن به شدت رد پای نفوذیها قابل تحلیل بود، جریان خفت بار حکمیّت بود که ما فقط از روی نهج البلاغه ابعاد آن را شرح کردیم و نقش افراد و عناصر نفوذی مانند اشعث بن قیس را تبیین نموده و اندکی با ماجرای برجام تطبیق دادیم….
اگرچه در افراد انقلابی حقیقی اصفهان ولوله ای ایجاد کرد آن هم در اصفهانی که منبریهای خوبش در این وانفسای غربت انقلاب و انقلابیگری یکی پیرامون ذوالجناح سخنرانی می کرد و دیگری از داغ نزدن بر پیشانی گاو و ظرفیت مثانه کودک برای نگهداری ادرار می گفت و آن یکی از روابط دختر و پسر و ازدواج…
ولی از طرف برخی مسئولین به الطافی هم مثل لغو سخنرانی های ما بعد از محرم در دانشگاه منجر شد.

حالا عزیزانی که خود را انقلابی ولی معتدل می دانستند و امثال این حقیر را تندرو تحویل بگیرند یکی یکی توپهایی که توسط دولت اعتدال و اجیر شدگانشان به سمت رهبر معظم انقلاب در می شود!
واقعا این دوره، محک خوبی است برای اینکه بفهمیم اگر به صفین رسیدیم چند فرد و مجموعه مدعی ولایتمداری مالک گونه پای علی می مانند و عمارگونه روشنگری می کنند و چقدرشان با چند برگ قرآن ظاهری فریب میخورند؟
تاریخ تکرار میشود
اتفاقا عین همین جمله را بچه های یک دبیرستان در شبی که بنده را دعوت به سخنرانی کرده بودند به عنوان نام برنامه بر تبلیغاتشان زده بودند و به من گفتند از جاهایی به ما فشار آورده اند که باید این عنوان را حذف کنید!!!!
امیرالمؤمنین در جنگ صفین فرمود: “الا لایَحمِلُ هذا العَلَم الاّ اهلُ البَصَر و الصّبر و العِلم (این علم را جز اهل بصیرت وصبر حمل نمی کند) (خطبه ۱۷۳ نهج البلاغه)